در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | عمو فرهاد قصه ها درباره نمایش بیوه‌های غمگین سالار جنگ: نمایش بیوه های غمگین سالار جنگ را به تماشا نشستم چند صباحیست به تما
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:30:53
نمایش بیوه های غمگین سالار جنگ را به تماشا نشستم

چند صباحیست به تماشای کاری میروم در ابتدای کار یک حساب سر

انگشتی می کنم ببینم چقدر برایش هزینه شده (هزینه سالن. دستمزد

بازیگر. طراحی و ساخت دکور. طراحی و اجرای گریم و...) دلیلش هم این


است که ببینم اجرای مورد نظر در چه شرایطی کار شده و این قضیه برایم

از سال نود و دو پر رنگ و پر رنگ شد چون بقدری شرایط فوق در شکل ... دیدن ادامه ››

گیری کار مهم است که حد و اندازه ندارد . بعد با خیال آسوده بتماشای

هنر عزیزان می نشینم (متن و کارگردانی و بازی ها و ...

(بیش از پنجاه درصد تیاتر امروز در اتاق های بیست متری در حال دست و پا زدن است نمایش هایی که بدون هیچگونه حمایتی بدون نور و گریم نبود بودجه برای استخدام عوامل در حال اجرا هستند و این است دلیلم برای حساب و کتاب اول در هر نمایشی که به دیدن کدام گروه از کارها آمدم
تیاتر ثروت مند و با امکانات و یا تیاتر فقیر ) که این اثر جز گروه اول است با صندلی هایی که همگی مخاطبی بر رویش نشسته و پله ها ی دانشجویی هم کاملا پر)


این نمایش که مدتی قبل در تهران و شهرستان مورد استقبال قرار گرفت

متاسفانه حال مرا خوب نکرد

در اینکه بانو گلاب آدینه هنرمند دوست داشتنی

و توانایی هستند هیچ شکی نیست و همچنین باقی هنرمندان با سابقه
این اثر. . .

اما بنده متوجه نشدم که دغدغه نویسنده و کارگردان از بروی صحنه آوردن

بیوه های غمگین سالار جنگ چه بود !حرف های پشت پرده ای داشت یا

همان بود که بود. ..مردی ارث نگذاشت بیش از چند تکه و خاکش نکردند و
خرسی و پسری و پیشکاری و پایان ؟ یا نمایشنامه پر از نکاتی است که

کارگردان به سادگی از آن گذشته ؟نمی دانم


نمایش با ورود بازیگران و کارگردان آغاز شد و بعد متوجه شدم این خوشامد

گویی بود و بازیگران دوباره به صحنه آمدند و آغاز شد،دیالوگ ها و چینش

چهار زن و صحنه اول نوید یک نمایش خوب و بکر را می داد، سردار مرد و

چهل دقیقه ای کشمکش و پسر سردار آمد و پیشکار را خرس خورد و چند

دیالوگ پایانی و تمام .

نور که آمد بعد از نود دقیقه حال شاگردی را داشته که در کلاس درسی ثبت نام کرده تا

اندکی بیاموزد و زنگ می خورد او افسرده حال متوجه درس معلم نشده


واقعیتش هیچ از نمایشنامه نگرفتم و چون پایه هر اثری متن آن است با

دست خالی سالن را ترک کردم که این از بی استعدادی بنده است در درک مفاهیم پشت اثر...


با عرض خسته نباشید خدمت تمامی هنرمندان این اثر و با آرزوی بهترین ها

و با عرض پوزش از اینکه سواد نقد نوشتن ندارم و نخواهم داشت و فقط

حس و حال شخصی خودم را می نویسم ...خوشا بحال آنان که عاشقی بلدند







عمو فرهاد قصه ها


اینستاگرام:عمو فرهاد قصه ها