قدرت درام اینست که گاهی یک خبر دو سه جملهای که در روزنامهها ، شبکههای مجازی یا نت میشنویم یا میخوانیم را باری دیگر ، از زاویهای بسیار نزدیکتر ، همچون زندگی خودمان به رخمان میکشد تا بار دیگر که خبری را شنیدیم ، تنمان بلرزد و نه از آن ساده بگذریم و نه چشمانمان را ببندیم و قلبمان را . آنچه که اینروزها بسیار گرفتارشیم .
نمایش از بیرون در سالن شروع میشود و قلاب موقعیت به خوبی عمل میکند . یکجور سادگی در کل کار تنیدهشده که اما، بر خلاف آنچه مینماید ، اصلن ساده نیست !بلکه همچون یک کوه یخ مینماید که فقط بخش کوچکی از آن را میبینیم . ولی از حالت و نگاهها و روانی و یکدست بودن اجرا و ظرافت پراز جزییات کار بازیگران ،کاملن آشکارست که بر خلاف سادگیای که مینماید ، کاری سخت و پرظرافت پشتش خوابیده ...
استفادهی هوشمندانه از فضا و ادغام اکت و حرکت و موقعیت بازیگران با تماشاگران ، در یکیشدن با فضا و موقعیت نمایش ، هوشمندانهست و بهخوبی عمل میکند . بازی بازیگران یکدست و روان است و پر از جزییات ظریف . و بدون زور زدن آزارنده و خودنمایی ( بعضا مرسوم این روزها ) در بافت نمایش به خوبی مینشیند .
در یک کلام میتوان گفت که نمایش بیادعاست و راحت و صمیمی .
و البته هوشمندانه .
و فرصتیست تا دمی را با خود خلوت کرده و دوباره برخی مفاهیم را بازنگری کنیم .