اسراف
در روزگاری که بچه بودیم بزرگترها یادآورمان میشدند که غذایت را تا آخر باید بخوری وغذا در ظرفت نباید بماند. اگر در ظرفت بماند حیف میشود و اسراف.
نوجوان که شدیم این تذکر همچنان همراهمان بود.مثلا" وقتی میخواستیم لباس جدیدی بخریم یا کیف و کفش نو، میگفتند که مگر نداشتی و ؟ اضافه بخرید حیف میشود و اسراف.
کودکی و نوجوانی را گذراندیم و جوان شدیم. در این برهه دیگر غذا، لباس جدید ، کیف و کفش اضافی دغدغه ما نبود و نمیخواستیم. دیگر در مورد اسراف کردن برای بزرگترهای ما که فکر میکردن از اسراف کردن رسته شده ایم حرفی نبود تا بخواهند به ما یادآورشوند که اگر چنین و چنان کنیم حیف میشود و اسراف . بسیار خوب بود که در کودکی اسراف کردن را با نمونه های موردی برایمان شرح و بسط دادند. در آن دوران یاد گرفتم که غذا در ظرفم نباید بماند و یا اگر لباس دارم زیادترش را خریداری نکنم ولی...
چیزی که تا وقتی خودم تجربه اش نکردم و نفهمیدم، این بود که امکان اسراف کردن در چیزهای دیگر که اصلا فکرش را هم نداشتم نیز وجود دارد و آن چیز محبت و عشق بود.در محبت کردن و عشق ورزیدن هم
... دیدن ادامه ››
اسراف داریم.
اسراف محبت و عشق ورزی زمانی اتفاق میافتد که درست تشخیص ندهی کی، کجا و چگونه باید این گوهر وجودی ات را روانه کنی.
گاهی اوقات ظرفی که قرار است احساساتت را به سمت آن جاری کنی، چنان پر است که تمام عشق تو سر ریز میشود و هیچش در ظرف نمیماند و حیف میشود و اسراف.
همانطور که از کودکی ترها به ما گفنه اند اصراف هیچ چیز جایز نیست در حال حاضر که از آن سن و سال رستم باید بگویم که حتی در مورد مهر، محبت و عشق که به سرچشمه ی لایتناهی وصل است و از مقدس ترین و خالصترین ها یی هستند که هیچ پایانی ندارد نیز باید احتیاط کنیم که حیف نشود و اصراف.
این مهم و اساسی است که این گوهر را کی ،کجا و چگونه روانه میکنی چرا که اگر حواست نباشد این نیز حیف میشود و اصراف.