میعاد چشم تو
در انتشار شاخهها
در تقسیم بلندا
که با من میکردی
صبح غنچه که به دنیا میآمد
از پشت بازوی تو
زخم عمیق من
گل می داد
خورشید در رختخوابت
رنگینکمان بزرگ
کاشته بود
بگیرانم در گرمای محاط دو آرنج
بمیرانم
بمیرانم
تا محل حکومت عطر بر پیراهنت
سلطنت
... دیدن ادامه ››
گیسو
که خواب شهرها را آشفته میکند
در انگشتان درهم ما
قالی بیدلیل
بافته میشد
شکل تنهای ترنج
که باز نمی شد از هم
که انتزاع بوسیدن بود
و زلال از اضلاع سپید
پنجرهی جاری میشد
مدام در گرو توام
در رهن چشمهات
که محل استجابت دعاست
و عشق
منتظر شیب شیدا بود
وقتی خون صاف من
اسم تو را به دریا میبرد
و قایق
اول گردنههای حیران
اولین روزی که بوسه را اختراع کردند
و سطر شعله کش
از شعاع پروانه
به نور ضلع پریدن میداد
که در تاریکی مردمکهات
مظلوم شده بود
از راه رفتنات
که تشکیل ساقهها میشد
و فوراههای گل
بالا میگرفت
از مزامیر ابرو
و تو کتاب جامعه بودی
رود کلمه
در شن
و ریگجن*
پر بود از محاصرهی ناخوانا
که گل ناگهان
صحرای نقطه چین میشد
چین میشد
میشد.....
*ریگ جن منطقهای کویری و دارای تپههای ماسهای (تلماسه) در کویر مرکزی ایران است.
8/9/95