راستش اینکه من برای بار صد هزارم هم یک هملت بور که سرشار از تردید تکراری ایست را بازهم و بازهم و بازهم روی صحنه ببینم به نظرم خالی از هرگونه لطف و خلاقیت است
من هملت دانمارکی را میشناسم دیگر نیازی به شناختش ندارم اما قبل از دیدن این نمایش هرگز فکر نکرده بودم هملت هم میتواند عذاب وجدان بگیرد
همانند مردان جوان شهر من نا خواسته الوده شود
دختران تهران دچار سردر گمی شوند از جنس جنون اوفلیای هملت
گاهی باید مرزهای دنیاهای مدرن و کلاسیک را شکست تا در جهان پست مدرن به حکایت جدیدی از نمایشنامه های گذشته رسید
جسارت کارگردان در انتخاب فرم و محتوا و البته بازیگران جوان و بی شک با استعداد ستودنی ایست و جای تبریک و دست مریزاد دارد
البته رازهای نمایش با یک بار دیدن کشف نخواهد شد