از آن روز که به ناگفته هایم خندیدی و روی دل نوشته هایم، خط قرمز کشیدی، دیگر نه دلم چیزی گفت و نه چیزی نوشت.از سوال پر شدم و از سکوت، سرشار. از شهر بیرون زدم. به دیوار شهر رسیدم. تکه ذغالی برداشتم و آخرین حرف های دلم را روی دیوار شهر نوشتم. تا شاید روزی از کنار این دیوار گذر کنی و بدانی که جز تو خیالی در سر ندارم...
پارسا