بیشتر، کنجکاوی برای این واقعه منو کشوند به دیدن این نمایش. متن نمایش خوب بود و میتونستی باهاش ارتباط بگیری. میکشوندت در داستان. البته تنها کشش هم از متن بود. نه از کارگردانی و بازی ها. یعنی نوع کارگردانی باعث شده بود تا بازیگرا نتونن خوب اجرا کنن. در نمایش به طور کامل تماشاچی مورد خطاب کار بود. که میتونست خیلی بهتر کار بشه . مثل کاری که امیررضا کوهستانی عزیز در نمایش"شنیدن" انجام داد و از بازیگر مخاطب استفاده کرده بود. در طول نمایش در پرده پشت سر بازیگران، بر سر هر موضوعی تصویر واقعی واقعه نمایش داده میشد، که اصلا و ابدا نیازی نیست. با این کار، تبدیل به یک نمایشنامه خوانی با تصویر شده بود. عملا بهش تئاتر نمیشد گفت. و در آخر داستان بازیگران نشستند تا تماشاچی با فیلمی(صوتی) واقعی از ماجرا نمایش رو به پایان برسونه که کسل کننده تر از این نمیشد. تا جایی که برای اولین بار پس از اتمام نمایش شاهد دیالوگ مخاطبان نا آشنا با هم بر سر موضوع "کسل کننده بود، نه؟" بودم
به طور کل و در پایان ضمن خسته نباشید به بازیگران جوان و عزیز اینکار، از اینکه به اطلاعاتم افزوده شد سپاس