امشب (3 شنبه - 21 / فروردین / 97) به تماشای این نمایش نشستم .
گاهی محدودیتهای خودساخته (شاید سهلانگارانه) سطح دغدغهها و نیازهای انسان رو
... دیدن ادامه ››
هم محدود میکنه و تنزل میده ... و موضوعاتی که در هرم نیازهای انسانی مازلو در رده نیازهای اساسی دستهبندی میشن، برای قربانیانِ این محدودیت، حکم نیازهای متعالی و غایت آمال و آرزوها رو پیدا میکنن ... و اینجاست که حتی مؤفقیتهای افرادِ گرفتار در دایرۀ این محدودیتها، به مصیبت و فاجعه و بلا تعبیر و گرفتارِ پدیدۀ سرپوشگذاشتن و ندیدهگرفتن میشه ... و همینجاست که استعدادهای ناب در باتلاق این محدودیتها، سوخته و قربانی میشن و « سرمایهسوزی » اتفاق میفته .
به برداشت بندۀ ناقصالفهم، شاید استعارهای از جامعۀ ما هم بود و داستان محدودیتهای (مبتذل) و دست و پاگیرِ حکومتساخته و یا بعضاً مردمساخته (عوامساخته) ... منظور همون جامعهایست که صاحبمنصبان، این روزها اساسیترین و زیربناییترین دغدغهاش رو به نگرانی و هیاهو بابت « فیلترینگ تلگرام » تنزل دادن .
نقشآفرینیها قابل تقدیر بود؛ هرچند پیشنهاد میکنم ایفاگر نقش پدر بزرگ، از انجام کنش و واکنشهایی که تداعیکننده کاراکتر " نقی " هست در سریال تلویزیونی پایتخت (یا تیپ ثابت کاراکترهایی که احمد پورمخبر ایفا میکنه)، خودداری کنن تا بار خلاقیت اثر، در نتیجۀ این کپیبرداری عامدانه یا سهوی تنزل پیدا نکنه .
به دستاندرکاران هوشمند این اثر خدا قوت میگم ... و البته متأسف شدم از اینکه در این شب مطبوع بهاری، چرا دوستداران اثری قابل تأمل که بیش از اینها ارزش هزینهکرد رو داره، استقبال چندانی از این اثر نکرده بودن و بیشتر ظرفیت سالن خالی بود .
پیشنهاد میکنم دستاندرکاران این نمایش، صرفاً به تبلیغات دهانبهدهان (WOM) اتکا نکنند و در حد توان با استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی و ترویج و تبلیغِ بیش از پیش، خانوادهها رو به تماشای این نمایش ترغیب کنن .