در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | خالد حیدری درباره نمایش محبوبه ها: خانم صامتی عزیز ، که از بازی هایتان بهره و لذتهای فراوان برده ام، و گر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:11:41
خانم صامتی عزیز ، که از بازی هایتان بهره و لذتهای فراوان برده ام، و گروه دوست داشتنی محبوبه ها خسته نباشید، کارتان نمایش بود چون در بیشتر لحظه ها زندگی جریان داشت، نمایش بود چون کارگردانی ، طراحی و ایده های نمایشی در آن به وضوح خود نمایی میکرد و نمایش بود چون بازی بازیگران باور پذیر بود و شوق نگاه شان در رورانس حکایت از این باور داشت. .. اما موضوع و نوع روایت آن برای من باور پذیر نبود متاسفانه , در جای جای نمایش از خود میپرسیدم این زنان با این نگاه و دیدگاه به خود و جامعه . براستی متعلق به زنان تحصیل کرده سه چهار دهه پیش این سرزمین هستند که امروز چنین سرخورده و وامانده با این نگاه کم و کوتاه و کوتوله از دنیای مشمئز کننده ای حرف می زنند که اگر واقعیتی چنین فراگیر داشته باشد، باید گفت این سیر سقوط چنان هولناک است ،که روایت آن در ظرف طنز و طنازی و طنز موقعیت نمی گنجد و ظرفی به وسعت تراژدی میطلبد.. خانم تبریزی عزیز ، این پچ پچه محبوبه ها، که همه برای رسیدن به آن موقعیت کذایی، زیر پای همدیگر رو خالی میکنند و همو له میکنند، شاید در دنیای مردانه پذیرفتنی باشد ، اما ..... من فکر میکنم چنین بی پروا طرح این موضوع اجحاف است .زیرا همه زنان نمایش شما هر کدام به گونه ای منفعل و معمولی و منزوی هستند... اگر حداقل یکی از آنان تافته ای جدا بافته می بود، به نمایندگی زنان پر توان که در عرصه های متفاوت ، عرصه به مردان تنگ کرده اند,، و ما را امیدوار به زایش هایی میکرد که بعضی به دنبالش بودند!! باقی بقایتان.
جناب حیدری بسیار لذت بردم از نوشتهٔ منطقی و زیباتون.
۰۲ آذر ۱۳۹۷
جناب حیدری عزیز!
با خوندن متن شما یاد یکی از قسمتهای سریال "خانه سبز "افتادم...
"چرا زنها برای زنها؟
چرا مردها برای زنها نه؟
چرا زنها برای مردها نه؟..."

خوندن این متن ،نوید بخش وجود مردان فهیم و روشنفکری چون شما در جامعه است و بسیار امیدوارکننده.
برقرار باشید!
۰۳ آذر ۱۳۹۷
سرکار خانم گالنا و دوستان همراه، پوزش که چند روزی نبودم و به دور از ابزار دنیای مجازی و بی اطلاع از اظهار نظرهای شما عزیزان ... بهرحال من توفیق گفتگو از طریق نوشتار با سرکار خانم تبریزی پیدا کردم ... ایشان در جریان پروسه نگارش متن ، پا را از تحقیق و پژوهش میدانی فراتر گذاشته اند و با مابه ازا های بیرونی کاراکترهای نمایش که متاسفانه کم هم نیستند ، از نزدیک ملاقات داشتند و قصه های آنچنان درد ناکی شنیدن که موجب این نگاه تند و تلخ ایشان شده.. و به همین دلیل نظر بنده را قبول نداشتند، البته ایشون کتمان نمیکردند که در جامعه ما زنان موفق هم کم نیستند، حوب ما هم کتمان نمیکنیم و با صدای بلند فریاد میزنیم که چرا سراشیبی سقوط اخلاقی در« جامعه ما » هر روز تند و تندتر میشود؟ و دیگر قرار نیست تمام قهرمان های قصه ما ، لشکری شکست خورده باشند و هر کدام به شکل و شیوه ای صحنه نبرد را ترک کنند . ( و اتفاقن این صحنه پایان که هر کدام به شکلی شلخته و لخت شده و حتی بعضی فرصت کفش پوشیدن هم ندارند و عجله برای فرار از این موقعیت را دارند، صحنه ای گویا و زیبا بود که میتواند مصداق مثل « فرار به جلو» ... دیدن ادامه ›› باشد )
بهرحال همه میدانیم برنامه های نوشته و نا نوشته زیادی به صورت پکیج هایی شیک، فقط با هدف ویرانی باورها و زیر ساخت های فرهنگی این مردم به لایه های اجتماعی تزریق میشوند تا گسستگی ایجاد کنند..که متاسفانه سیاست های غلط و آزمون و خطاهای متعدد نیز، آب به جوی آنان ریختن است ، و یکی از محتویات این پکیج نامیمون ، خیانت و دریدگی پرده های حریم خانواده ست. و این تنها یک قلم از نسخه پیچیده شده برای ویرانی فرهنگ این سرزمین است. پس اگر قرار باشد در بحث خیانت همه زنان مقصر باشند و در بحث خشونت همه مردان و در بحث اختلاس و ارتشا همه کارمندان ودر بحث رانت همه دولت مردان و.. این یعنی همه را به یک چوب رانندن، که در حافظه تاریخی ما منسوخ شده..
و اما قصه کوتاه کنیم که عمر دراز باد..نه تنها محبوبه ها و نه تنها تئاتر ما ، بلکه سینما و دیگر هنرهای این سرزمین، از بس که مورد بی مهری و سر خوردگی قرار گرفته اند، سر کش و تند خو شده اند ، حرف برای گفتن زیاد دارند اما از فرط عصبانیت ، به دام حمله می افتند و بیشتر تهاجمی عمل می کنند تا منطقی..
۰۷ آذر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید