به نظرم این کار پر از صفات و القاب متضاده ! باشکوه خلاق دوست داشتنی بی مفهوم گل درشت و هجو ! بله ! همه ی اینها بود
در کل ایده ی کار خیلی سخت ... دیدن ادامه ›› و دشواره ولی دوستان بخوبی و با خلاقیت مثال زدنی تونستن به حقیقت نزدیکش کنن ، دکور و لباس خوب نور و طراحی صحنه عالی یه و وجود موزیک سرصحنه کار رو دوست داشتنی تر میکنه ،بازیگرها اغلب آمادگی خوبی از هرلحاظ داشتن مخصوصن خود خانم نونهالی با اون پرستیژ و قدرت و تن صدای عالی شون
پرداخت داستان هم خوب بود فقط خیلی از این شاخه به اون شاخه پریدن و ناهماهنگی داشت ، قسمت عروسکی کمتر از 1 دقیقه بود ، میشد بیشتر ازش استفاده کرد یا اصلن حذفش کرد ، الان نمیدونم فقط بخاطر همین قسمت و خوانش اشکهای دختر مثل رود جاری شد سبکش رئالیسم جادوئی شده ؟ یا اون چیزی که ما دیدیم درکل همین سبک نامیده میشه ؟
قسمت حمله سوارکاران فوق العاده دیدنی و خلاقانه به اجرا در اومد ،بخش طنز کار هم به نظرم خیلی هجو بود و اصلن لول کار رو خیلی پایین آورده بود البته حداقل 4 نفر جلوی من همچین فکری نداشتن و کلن غش غش میخندیدن و من لب آویزون و هاج و واج بودم ! بجان خودم ! آدم خیلی خوش خنده ای هم هستم ! یا مثلن اون دو دوست عزیزمون که خرده ای بر بازی شون نیست اصلن ، ولی با توجه به متن و دیالوگ هاشون خالق لحظات خوبی نبودن مخصوصن تو تعریف مرگ اون پدر که مثلن از طنز باید به درام کلید بخوره خیلی شعاری و بی حس دراومده بود و روال پایان رسوندنش که کاش بصورت دورهمی اجرا نمی شد ، البته اینها همه نظر شخصی یه
با توجه به تمام این مطالب به نظرم مثل آب برای شکلات کار بسیار پر زحمت و با فکری بوده و ارزش دیدن داره
عرض درود و خسته نباشید دارم خدمت دوستان
6 از 10