در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | وحید عمرانی درباره نمایش زندگی در تئاتر: «اجرا نگاری» پروژۀ «زندگی در تئاتر» برای من و بعضی اعضای گروهم نُه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:16:07
«اجرا نگاری»

پروژۀ «زندگی در تئاتر» برای من و بعضی اعضای گروهم نُه ماه به طول انجامید. همان مقداری که برای به دنیا آمدن یک انسان کافیست و به درستی که این تئاتر برای ما به منزلۀ به دنیا آمدن یک موجود مستقل همچون یک انسان بود که تا پایان عمر با ما خواهد ماند. تمرین های بسیار موجب شد تا نمایشنامه ای که آن را بار دیگر از نو نوشته بودم و برخی از صحنه ها را نیز از آن حذف و صحنه هایی که از پایه به آن اضافه کرده بودم، طوری ملکۀ ذهن شوند که موقع بازی کردن گویا کلامیست که از جان خود ما و در لحظه بر می آید. ما زندگی در تئاتر را به معنای واقعی در طول مدت تمرین ها و اجراهای این تئاتر با پوست و گوشت و جان خود چشیدیم و این تجربه ای است که هرگز فراموش نخواهد شد.
خودم به کنار که نمی خواهم از رنج هایم بابت تئاتر کار کردن در شهرم بگویم اما حقیقتاً وقتی تلاش ها و اشتیاق اعضای عاشق گروهم را می دیدم غمگین می شدم. بر خلاف تئاترهای قبلی هنگامی که نوبت به اجرای ما رسید هم حوزۀ هنری و هم تالار هنر اعلام کردند که هیچ بودجه ای در اختیار ندارند و بنابراین گروه ما نه ریالی کمک هزینه بابت این همه مدت تمرین و اجرا دریافت کرد و نه حتی یک پوستر یا بنر برای تئاتر ما در سطح شهر زده شد. از طرف دیگر نظر ما که از ابتدا برای بیست و هفت شب اجرا مصمم بودیم به دلایل متعدد محدودیت هایی که برنامۀ سالن برای ما ایجاد کرد به یازده شب تقلیل یافت و خستگی به تن اعضای گروهم ماند. در نتیجۀ عدم تبلیغات شهری و همچنین اجراهای کم تعداد، گروه من از لحاظ مالی حتی نتوانست هزینه ای که برای این مدت تمرین و اجرا شده بود را بازگرداند ... دیدن ادامه ›› و آنچه برای ما باقی ماند ارزش ها و اکتسابات معنوی و هنری بود و بس.
گاهی در وجود خود، عشق بی پایانم به تئاتر را لحظاتی نادیده می گیریم و می بینم با اوضاعی که در شهرم برای این هنر وجود دارد، دیگر حتی یک لحظه حاضر نیستم به تئاتر کار کردن در این شهر ادامه دهم اما چه می شود کرد که:
نه به خود می رود گرفتۀ عشق
دیگری می برد به قلّابش
هر چه بود گذشت و باید بگویم که با بهترین گروهی که تا به حال داشته ام برای پروژۀ نمایشی «زندگی در تئاتر» همکار شدم و سپاسگزار تک تک آنها هستم. نُه ماه در کنار هم زیستیم و نکات بسیاری را از یکدیگر فرا گرفتیم. توانستیم رشد در کنار یکدیگر را تجربه کنیم و این اندوخته را مطمئناً برتر از هر اکتساب مادی می دانیم.
این تئاتر، اثری بود که ویژۀ تئاتری ها و اهالی سینما بر صحنه برده شد و متأسفانه از این طایفه بیش از هفت تن به تماشای کار ما ننشست. مردم عادی بیشترین مخاطبان ما در این یازده شب بودند که دست یکایکشان را به گرمی می فشارم. در پایان از تمامی افرادی که به تماشای تئاتر ما نشستند تشکر می کنم و امیدوارم که توانسته باشند برگی به اندوخته های درونی خود اضافه کنند. همین ما را بس اگر شراری از آتش این صحنه در جانی درخشیده باشد.

وحید عمرانی
پنجم اسفند ماه یک هزار و سیصد و نود و هفت
دست مریزاد آقای عمرانی دوستی گفت در شبی تنها برای دو مخاطب با عشق تمام اجرا رفتید به امید اینکه رنگ مرگ از تئاتر اصفهان برداشته بشه.
۱۰ اسفند ۱۳۹۷
سلام سحر جان. بله همینطوره. من هم این امیدواری را دارم گرچه ما اهالی تئاتر اصفهان، اصلاح را باید اول از خود شروع کنیم تا بعد برسد به باقی مسائل و مشکلات، اگر این اتفاق نیافتد و با وجود این همه فکر بیمار و مغرض هیچ چیز درست نخواهد شد. ممنون از نظر لطفت و آرزوی خوبی که برای ما داشتی عزیز.
۱۰ اسفند ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید