ارزشمند است
مثل یک خواب تلخ و شیرین. تلفیقی از کابوس و رویا.
کلاژی از شاعرانگی و دیوانگی به معنی رها بودن.
این نمایشنامهی جذاب از سجاد داغستانی
که در کارگردانی مشغول و سرگرم تجربه است بسیار شیرین، قابل احترام و دوست داشتنی است.
تفاوت فرم اجرایی نسبت به اجرای قبلی و سادگی و خلاقیت نوری و تغییر موقعیت اجرا خود نشان از تلاش کارگردان برای رسیدن به تجربه ای تازه ست.
قطعا تنوع بازیگران رنگ و بوی مختلفی را در هر اجرا جاری خواهد کرد متناسب با امکاناتی که هر بازیگر دارد. که این ایده نیز در نوع خود جالب
... دیدن ادامه ››
است.
اجرایی که من شاهدش بودم، به مرور از رشد و کیفیت قابل قبولی برخوردار شد.
در مجموع کسی که میخواهد رشد کند باید کار کند و سجاد داغستانی به درستی در تجربه ی خود از جوانانی استفاده کرده که در مسیر رشد و پیشرفت هستند.
یک تار موی این کارهای محترم عزیز را به هزار نمایش عصرجدیدی و ژانگولرهای صحنه ای مبتذل نمیدهم.
مهم این ست که کسی مشغول نوشتن و نمایاندن خود است. ساده و صادق.
تا شاید از این بازنمایی خویشتن، روح ما تکانی بخورد. شاید. خاطره هامان زیر و رو شود و در نهایت تاملی و لذتی حاصل شود.
دیدن سادگی صحنه و استفاده از امکانات تصویری در سالنی که آن نیز امکانات محدودی دارد هم تحسین برانگیز است.