روز جمعه مورخ 18 مرداد مسیر نسبتا طولانی از شمال شهر به سمت گالری هور را طی کردم به این دلخوشی که لحظاتی زیبا را در حافظه بصری خود ثبت نمایم متاسفانه پس از ورود به گالری با افرادی مواجه شدم که با قهقه ها و گفتمان های بلند و دلخراش در مرکز سالن تجمع نموده اند و به گفتگو هم می پرداختند و فرزندی که با سرعت مسیر داخل گالری را از چپ و راست طی می کرد تا با فریادهایش با اصوات شکل گرفته و خنده های گوش خراش شکلی مناسب دهد. براستی کدام برخورد و حفظ آداب، معرف فرهنگ ما انسان هاست قیافه ها و ژست های پوششی و سبیل ها و ریش های مشخص، آن چنان می نمود که فکر را به انسان های هنری معطوف می کرد اما فغان که در بی ادبی کامل این افراد به ظاهر متمدن لحظات برنامه ریزی شده در این هجمه های کار و زندگی را به مرز فنا می کشانند. متاسفم برای گالری هور که هیچ فردی به تذکر دادن اقدام نمی کرد تابلوها را بدون لحظه ای تأمل و با سرعت تمام می کنم تا راهی به بیرون و نفسی برای آرامش روح و روانم پیدا کنم.