من اساساً نسبت به هیچ جشنواره ای هیچ گونه دید مثبتی ندارم... بطور کلی جشنواره ها در بهترین حالت وظیفهٔ سیاستگزاری در زمینهٔ تنظیم ذائقهٔ مخاطب و بتبع اون دستورالعمل نحوهٔ تولد فیلم برای ماه ها و سالهای آینده رو بعهده دارند. شاید یه زمانی، حداقل سه دههٔ پیش، انسانهای بزرگی هنوز پیدا میشدن که جشنواره ها با آویزون شدن به اونها سعی می کردند اعتبار برای خودشون کسب کنند. اما امروزه روز با گسترش فضای مجازی و تسلط اون بر اذهان و افکار عمومی، دیگه براحتی میشه یک شبه اعتبار رو سفارش داد...* بگذریم، من هنوز فیلمهای جشنوارهٔ ونیز امسال رو ندیدم اما برام بسیار شگفت انگیز بود که فیلم متری شیش و نیم هیچ شیر طلائی، نقره ای، مفرغی، چدنی حتی خروس قندی هم نگرفت، علیرغم اینکه این فیلم بمراتب از خیلی جهات از بسیاری از فیلمهایی که در سال گذشته یا این سالهای اخیر یه شیری روباهی اسبی شتری خروس قندی ئی چیزی گرفته بودند بهتر بود. عکس العمل ونیز در قبال متری شیش و نیم یا اساساً سینمای ایران بیشتر به یک سکوت مرگبار و نادیده انگاشتن شبیه بود تا داوری و احتمالاً این سیاست جدید جشنواره ها نه تنها در قبال سینمای هنری ایران، بلکه هر گونه از سینما که دارای استقلال، وجه هنری اصیل، تشخص و اندیشه ورزی است، خواهد بود تا هر گونه مانع و مقاومتی از برابر سرمایه سالاری برداشته بشه.
جای تأسفه که دیگه احتمالا در سالهای آینده باید با مقوله ای به نام هنر در سینما بطور کامل خداحافظی کنیم (اگر چه الآنش هم جز سایهٔ محوی از اون باقی نمونده) و سینما جز ابزاری برای پولسازی، تلقین ذهنی، آماده سازی اذهان برای پذیرش سیاستها و تخدیر نخواهد بود.
_____________________________________________
*من نسخهٔ نهایی فیلم تاد فیلیپس رو هنوز ندیده ام، ولی آیا غیر طبیعی نیست که مخاطب یک فیلم با یه کارگردان درجهٔ سه و چهار، از یک سال قبل از
... دیدن ادامه ››
ساخته شدنش با هجمه ای از پروپاگاندا، نقدهای مثبت و کف و سوت، جوری دچار شست و شوی مغزی بشه که اصلاً ذهنش فرصت متوجه شدن به هیچ سمت دیگه ای رو پیدا نکنه؟ فکر کنم حجم تبلیغات این فیلم قبل از ساخته شدنش، با کل بودجهٔ چندین کشور دنیا روی هم برابری کرده باشه.