نمایش، روایت دوبارهٔ اسطورهٔ آرش است؛ داستانی کمابیش آشنا، و همین آشنایی، حواس را بیشتر متوجه ظرافتهای اجرا میکند که به گمان من بیشتر در صوت
... دیدن ادامه ››
و موسیقی و کلام بروز یافتهاند. اصوات و موسیقی، به فرم اجرا در زمانبندی دقیقی نظم دادهاند و به حضور بازیگران نمایش، تا اندازهای، جلوهٔ یک گروه همسرایان را بخشیدهاند که در عین حال نقشهای اصلی نمایشند. لباسهای آبی و یکدست گروه بازیگران این جلوهٔ همسرایانه و آئینی نمایش را برجسته میکنند. عناصر طبیعت هم در این بُعد موسیقایی تلفیق میشوند و در صداهایی مثل صدای جریان آب و پای اسب و تپش قلب و وزش باد حضوری زنده و سرشار دارند. اینها جنبههایی از کار بودند که دوست داشتم و گذشته از برخی جلوههای احساساتی، نمایش با همین فرم جذابش به یادم میمانَد.