دیشب مجدد به تماشای این اجرا نشستم و واقعا از اون لذت بردم. همه چیز بنظرم خوب بودند و چیزی که قابل بیانه، تغییر قابل ملاحظه و مثبت اجرای نمایش در قیاس با اجرایی هست که دفعه پیش دیدم. نورپردازی بسیار بهتر شده بود. صحنه استفاده از لباس کشسان قرمز چن چی که کامل نور گرفته شد در قیاس با دفعه پیشین بسیار بهتر شده بود. و یا دیگر صحنه ها که آمد و رفت نور، بسیار بهتر شده بودند. صدای سالن خیلی بهتر بود.
یک تغییر آشکار در صحنه پایانی بود. اجرای پیشین صحنه پایانی که خاندان گویا دستگیر شده بودند تشخیص صدای بازیگران کمی دشوار بود که چه کسی در حال صحبت کردن هست، اما تغییری که دیشب دیدم جالب بود و دیالوگ ها راحت تر شنیده می شدند. بطور کلی بازیگران در قیاس با اجرای پیشین بیشتر در حس فرو رفته بودند که دیدن نمایش را دلچسب تر کرده بود اما بنظرم هنوز برای این کار جای کار وجود دارد. نقش چن چی تلاش کرده بود وضوح بیشتری در دیالوگ هایش داشته باشد که در قیاس با اجرای قبلی بسیار بهتر بود. بنظرم می شود بازیگران روی دیالوگ هایشان بیشتر تمرکز کنند؛ ظاهر کار دیالوگ های مبتنی بر گفتمان روزمره هست اما بعضا برخی کلماتی استفاده می شه که کاملاً کلاسیک هست. شاید بهتر باشه روی این موضوع هم کار بشه. در پایان، نکته ای که بنظرم مطلوب هست و دوست دارم در مورد اون صحبت کنم این هست که علیرغم تعدد تغییر صحنه، ریتم کار تغییر خاصی نمی کنه که این ناشی از تسلط بازیگران و عوامل روی کار هست.
موفق باشید دوستان.