مرگ بازی
(منتشر شده در روزنامه اعتماد)
جنسیتزدگی را یک بیماری اجتماعی میدانند؛ نگاهی که در آن نقش جنسیتی بسیار تعیینکننده است و موجب
... دیدن ادامه ››
خلق مرد سالاری، زن سالاری و در ادامه تبعیض جنسی میگردد. جامعهای که قبای تفاوت و شکاف جنسیتی به تن کرده است، حقوق اولیه انسانی را به راحتی نادید میگیرد؛ در نتیجه افراد دچار درماندگی آموختهشدهای میگردند که جنسیت شان عامل تعیینکنندهای در دستیابی به موفقیت میشود. نمایش "تولد بازی" به نویسندگی و کارگردانی کیمیا کاظمی میخواهد انسان کامل را مجددا از نو تعریف نماید. انسانی که چه در خانواده و چه در اجتماع به دنبال برابریست. جنبهای که برابری اجتماعی را در بر میگیرد شامل لحظاتیست از حقوق مدنی (آموزش رانندگی پدر) و برابری اقتصادی (شاغل شدن مادر) و عدالت در فرصتپذیری (معافیت سربازی دختر و تور دانشگاهی پسر). هر چند که هویت وارونه شده افراد در پروسه های نمایش داده شده قابل انکار نیست، "زنان شاغل، مردان خانه دار" نزدیکترین تعبیری است که میتوان به فضا سازی نمایش مرتب دانست.
نمایش "تولد بازی" نقش آینهگی را به یک پدیده کثرتگرا تبدیل میکند. اینکه سوژه در چه چیزهایی که قابلیت بازتابکنندگیاش را دارد، به شناخت وجود و دریافت از خودش میرسد. تجربهپذیری شرایط پیش آمده برای هر یک از انسان های نمایش با اینکه ابتدا به ساکن نگاه یکسانسازی انسانی در آنها تبیین شده و این یگانه انگاری (Monism) حتی در پوشششان رعایت شده است، در نهایت منجر به تمایز جهان روانی و مادی هر یک از آنها میگردد. ظاهرسازی رنگ مشکی، کثرتی را در فردیت هر یک از کارکترهای نمایش به وجود میآورد که به نوعی معکوس نمایی میکند. برای مادر جلوهای از تسخیرکنندگی را دارد، برای پدر نمودی از ناراحتی و افسردگی را به همراه میآورد، برای پسر نشان از محافظه کاری است و برای دختر شاخصی از خودخواهی و اعتماد به نفس بالایش. حتی در "تولد بازی" اعضای این خانواده، این رنگ نمای دیگری دارد.
نمایش "تولد بازی" حالات روحی شخصیتهای نمایش خود را دستکاری نکرده است و صرفا به نقشپذیری آنها در انعکاسی از جابجایی جنسیتشان بسنده میکند. بنابراین دچار زنپوشی و مردپوشی نمیگردد و سنجش خود را بر همین مبنا قرار میدهد و برابری میان زن و مرد، را در نه در تضعیف جنس مرد و تقویت جنس زن و نه در کلیشه های جنسیتی در مییابد بلکه در موقعیت سازی برای اعضای خانواده و اشتغال برای هر کدام بازنگری میکند. نمایش همچنان زن را موجودی زیبا در مییابد که شکنندگیاش را برای مرد به ارث گذاشته است، اما او را مبدل به یک جنس لطیف نمیکند. در این نمایش، جسم زنانه و مردانه با دریغ شدن فیزیولوژیک همراه میشوند، تا آنجا که قد کارگر زن به آبگرمکن نمیرسد و از پدر خانهدار مدد میجوید. این تحریم جسمانی، حتی در نقش نانآوری مادر خانواده نیز خودنمایی میکند، ولیکن نقش معادل مادرسالاری که مابهازای پدرسالاری هست را به شکل نسبی از او سلب نمینماید.
نمایش "تولد بازی" در تلاش است که تعریف زیر ساختهای نگاه جنسیت زده را به صورت پلی دو طرفه از خانه به اجتماع منوط بداند؛ در اینکه این خاصیت آیینهنمایی اجتماع است که خانه را نمایان میکند و یا بالعکس، نمیخواهد بیطرف بداند و جامعهاش را از خانه و خانوادهاش میشناساند و وزنهی اثرپذیری و تاثیرگذاری را به داخل خانه میآورد. خانهای که در آن به باورپذیری تحکمانهی مادری در هنگامهی وعدهی غذای آبکی شوخی میکند، آن هم شوخی جدی! همانند تناقض موجود در اشک شادی شمع!
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/141397/%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%8A-
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/Main/Page/1472/8/%D9%87%D9%86%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D8%AA