در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | انوشا حکیم درباره نمایش شیر خشک: جناب قاراسمیان عزیز ویروسی که کارگردانان این چنینی بدان آلوده هستند عل
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:44:21
جناب قاراسمیان عزیز ویروسی که کارگردانان این چنینی بدان آلوده هستند علاوه بر بی سوادی (به معنای تعداد کتاب های خوانده شده نیست) عدم درک و جهان بینی است ... یک نفر از یک روستای ایران با دیدن چند فیلم دانلودی بی کیفیت از آثار رابرت ویلسون، کاستالوچی و ... تصمیم می گیرد تئاتر بخواند. غول اول کنکور هنر و بعد از آن وارد محیط هنری می شود شرط تثبیت جایگاه در دانشگاه تهران بلند کردن مو است و لباس های اتو نکشیده پس از ترم اول فاز بعدی ارضای ایگوهای سرکوب شده آغاز می شود با نشخار کردن واژه های وارداتی پست مدرنیسم و تئاتر تجربی. شب ها در خوابگاه های دانشجویی در اینستاگرام پیج های زرد را مرور می کنند اما صبح که می شود قبای روشن فکری به تن کرده و با یک سیگار ناشتا روانه ی دانشگاه می شوند. ترم سه (مرحله ی ماهیگیری) با سوءاستفاده از عدم آگاهی و دانش تصویری کم هنرجویان عده ای دانشجوی بی سواد تر از خود را که فقط با پاس کردن درس های پوشالی تاریخ هنر (کتاب های مرجعی که برخی از آن ها دیگر در کتابخانه ها ی دانشگاه های معتبر خارجی حضور فیزیکی ندارند) وارد دانشگاه شده و افراد شبیه به خود را با کوهی از ایده های خام و سطحی همدیگر را پیدا می کنند، آنها هر کس را که قشنگ تر صحبت کند و قهوه ی تلخ تری بخورد به عنوان کارگردان به دورش می چرخند و با تن دادن به هر کاری در این آرزو هستند شاید او گشایشی باشد که چگونه وارد بازار داغ سلبریدی ها شوند. بنده نمونه های این گونه نمایش ها را در خارج و داخل کشور بسیار دیده ام. کسی که می خواهد خود را عضوی از جامعه ی هنر بداند باید خود را در معرض قضاوت قرار دهد و من هم حق خودم می دانم هر هنرمند و هر اثر هنری را به هر شکلی که می خواهم فراستی وار نقد و تخریب کنم چون نگران هستم که این دست از تئاترها دوباره تکرار شود. همان اندازه که مخاطب پول تهیه بلیط می دهد همان قدر حق اعتراض دارد. در فرانسه و ایتالیا در کوچه های منتهی به برخی سالن های تئاتر گوجه فرنگی و تخم مرغ فروخته می شود که اگر خوشتان نیامد همان جا به صورت بازیگران پرت کنید. بعد در ایران کمپین راه می افته با گوشی خاموش تئاتر ببینیم آخی فلان بازیگر تمرکزش بهم نخوره ... چرا ؟ اگر نمایشی انقدر قدرت داشته باشه که بتونه تماشاگر رو نگه داره قطعا مخاطب هم سرش داخل گوشی نمی رود. وقتی از تئاتر فرمالیستی حرف می زنیم علاوه بر ایده ای کارگردانی سایر عناصر اجرا باید به هم بیایند. هیچدام از بازیگران بدن آماده ای نداشتند و با راه رفتن های ممتد پاهایشان روی استیج می لرزید. نگاه های سرد و بدون حس که فقط به یک نقطه خیره شده اند. حداقل تمرینی که کارگردان می توانست ... دیدن ادامه ›› به آن ها بدهد مدیتیشن های گروهی است و کار کردن بر روی چاکرای پولارپلکسوس که بتواند ارتباط حسی درستی با مخاطب ایجاد نماید تا الان اینجا در خدمت شما نباشم از شدت عصبانیت هر چیزی که دلم می خواهد بنویسم.
در رابطه با امتیازهایی که من به نمایش ها داده ام ، این طور فکر می کنم پر افتخار ترین کار شما هم نمایش غسال خونه بوده باشد که فقط سایه ی شما در آن حضور دارد و ممکن است از نظر شما یک بدعت گذاری پست مدرن بوده باشد که از درک من خارج است.
آقای صادقی فرمودند که عضو گروه نیستند اما احساس می کنم خیلی دقیق از جزئیات طراحی کار خبر دارند باید عرض بکنم خدمت شما الان تکنولوژی خیلی چالش ها رو راحت کرده و نیازی نیست همه چیز از پیش تعیین شده باشد. به راحتی با انواع سنسورهای حرکتی و گرمایی، کینکت، دوربین های مادون قرمز به آسانی می توانید حرکت یک بازیگر را کپچر نمایید و در هر سالنی با هر فرمی حرکت ایجاد کنید و خروجی شما انواع افکت های صوتی و نوری را تولید نمایید (پس مثال شما نقض می شه) .
بهترین سالن برای این نمایش سالن بزرگ پردیس خاوران می باشد که سال ها به خاطر بی تدبیری همان مسئولانی که ناظر تماشاخانه ایرانشهر و باغ کتاب هستند خاک می خورد ... چرا !؟ چون به قول شما قطعا کسانی که مخاطب خاص این گونه نمایش هستند حاضر بودند تا آنجا رفته و به تماشای این نمایش بنشیندد (اصلا آن سالن را به نام آقای معمار ثبت کنند و از این به بعد هر کس اجرا چیدمان یا تئاتر تصویری داشت با مکتب آقای معمار آنجا اجرا بره) = این را گفتم از آدم ها بت نسازیم و هر کسی را بزرگ نکنیم که خیانت در حق خود آن فرد کرده ایم ... { وقتی (اجرا ؟ نمایش؟ گالری؟ پرفورمنس؟ } آقا محمدخان در سالن مولوی در جشنواره دانشگاهی می خواست اجرا شود بالغ بر دو برابر ظرفیت سالن با یک ساعت تاخیر منتظر بودند که نمایشی که برای آن پروپاگندای زیادی شده بود ببینند و در همان چهل دقیقه ابتدایی نصف سالن خارج شدند و در پایان نمایش یک چهارم تماشاگران باقی مانده بودند و من هم جز یک چهارمی بودم که جایم سخت بود و نمی توانسنم خارج شوم) با این روش جا برای سایر گروه ها باز می شه و تهیه کنندگان هم می توانند برای نمایش های عوام پسند تر و پرفروش تری لابی گری کنند. پیشنهاد من به مسئولین سالن ایرانشهر این است اگر در این دو ساعت هر روز یک فیلم از آثار ویلسون پخش و بعد از آن نقد و بررسی می شد خروجی بهتری داشت. لطفا اگر نمی توانیم شبیه خارجی ها کار کنیم و خودمان هم می دانیم که محدود هستیم حداقل شبیه آن ها فکر کنیم بیشتر از این خودمان را گول نزده و دست به هر کاری نزنیم و بعد همه چیز را گردن امکانات و سرمایه و مخاطب تربیت نشده بندازیم. به جای آن اول زیرساخت ها رو درست کنیم. سواد بصری و فرهنگی و تاریخی رو افزایش بدیم. هیچ اتفاقی نمی افتاد اگر این نمایش ده سال دیگر اجرا می رفت. از نظر سیر تحول تاریخی ما هنوز دوره های رنسانس هنری و رمانتیک و مدرنیسم رو طی نکردیم از عصر حجر پریدیم به پست مدرن (نتیجش می شه این عنترواره ی ناموزون)
یا عیسی مسیح...
این نمایش با شما چه کرده!
هنوز نخوندم البته، این عکس العمل به حجم متن بود...
۰۶ بهمن ۱۳۹۸
درود بر شما بزرگوار... بعضی استعدادها واقعا نیاز به شکوفایی دارند ... شما باید کارگاه جنایی می شدید از تیوال می خوام از شما دعوت کنه عکس تمامی کاربران رو در گوگل ریورس جستجو کنید و گواهی اصالت پروفایل و تیک آبی را شما صادر نمایید. جای خالی افراد نابغه ای مثل شما در اداره تشخیص هویت خالیه ... راستی شما چگونه می توانید از بین 100 نتیجه ی جستجو تشخیص دهید کدام اصالت دارد ... اصلا از راهبری بخواهید که آی پی های کاربران را چک کند و هر کسی نظر مخالفی می دهد بلاک نماید ... برادر عزیز من وقتی عکس روی خودش ضربدر داره معلومه عکس خودم نیست و قصد پنهان کاری نداشتم برای مصونیت از برادرهای کنجکاو که خدای ناکرده اینستاگرام من را مورد حملات تروریستی قرار دهند... ان شاالله روزی به تماشای یکی از آثار شما خواهم نشست و آنجا بیشتر آشنا خواهیم شد.
این اجرا تموم شد خوشبختانه، ان شاالله در کارهای دیگر با هم گفتگوی صمیمانه تری داشته باشیم.
۰۸ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید