این سومین نمایشی بود که از سعید زارعی میدیدم به نظرم بسیار جلوتر از دو نمایش قبلی هست این جنس از تجربی و کارگاهی بودن رو درنیومده هم داشت هرچند اسموکینگ روم به نظرم جای بهتر بودن رو هم داشت چیز هایی که منو سر ذوق اورد چاپ لوگوی نمایش روی ماسک پارچه به جای استفاده از بروشور بود / رابطه سعید از اتاق فرمان با بچه ها زمان هایی که میگفت دیالوگی را تکرار کنند یا از بازی آنها انتقاد میکرد / قسمتی که سعید میخواست از حقیقت صحبت کند / طراحی حرکت ها با نور فندک / و بخش هایی بود که کمی دلسردم میکرد روند کند صحنه اول که از جایی بعد کمی خسته کننده بود / دیالوگ گفتن سعید زارعی که یادآور سجاد افشاریان بود / شلوغ بودن برخی از صحنه ها ...
ولی در مجموع همین که مخاطب رو بتونه به فکر وادار کنه و یادآور این بشه که فراموش نکنیم چه بر ما گذشته و انگار نه انگار تماشای این نمایش رو به یک تجربه جالب تبدیل میکنه