بعد از دیدن سه یا چهار کار از آقای تاراج، فرم مورد نظر و مورد پسند ایشون رو روایت یک قصه به مدد پازل و جابه جایی مکان و زمان روایت می بینم. این کاری است که در دو کار متاخر ایشون یعنی غلامرضا لبخندی و یاماها شاهد بودم. یاماها از این نظر کار جدید یا قدم رو به جلویی نسبت به کار پیشین نیست. فقط قصه متفاوتی دارد.
بازی بازیگران ستودنی و خوب بود.
به جای یاماها و سوسن به نظرم تاکید و مرکز ثقل اسمی و تبلیغاتی نمایش می تونست روی مسائل دیگه باشه.
در مجموع کار خوبی بود اما به نظرم آقای تاراج برای کار بعدی ناچارم فرم رو عوض کنن وگرنه در دایره تکرار خودشون محصور میشن.
برای ایشون و همه اعضای خوب گروهشون آرزوی موفقیت و بهروزی دارم. ایشالا کارای بیشتری رو ازشون شاهد باشیم.