مشکل من با این سریال دقیقا از همون اولین قسمت و نحوه اقتباس از کتاب شروع شد یکی از بخشهای مهم کتاب آمدن زنان کولی است جایی که نطفه جاه طلبی های هولناک مالک بسته میشه در فصل هیجان انگیز و جذابی که البته الهام گرفته شده از جادوگران نمایشنامه مکبث است اما مهدویان به شکل دمدستی این قسمت رو به تصویر کشیده دختری تیتش مامانی جلوی مالک سبز میشه و دیالگوهای دیکته شده رو میگه و میره همین!
کارتل قبیله ای رانتی ریزآبادی در کتاب بیست زخم کاری هولناک و مخوف نشان داده میشود نه منصور منصوره شده که مثلث ببخشید با منشی میشه مربع عشقی شکل بگیره و نه پسر مالک و دختر ناصر لوس بازی عشق و عاشقی تین ایجری راه میندازن که زمان نصف سریال را گرفته که شاهکارشم کلیپی بود که در قسمت 14 پخش شد فیلمسازی که شرارت سمیرا را پول نینداختن در امامزاده تا این حد زمخت توجیه میکنه و مالک را که با خونسردی آدم آتش زده را به نصیحت هندی وار پدرانه پسرم پسرم در آغوش مرگ میفرستد آن هم با صدای بهنام بانی به ابتذال راه میدهد نه اقتباس

????