متشکرم از آنامورفیک که در یاد و خاطره ام به نیکی ثبت شد.
مرا بیشتر و بیشتر و بیشتر از هر چیز به انسان ارجاع داد. کمی که گذشت ماهیت کل هستی ، موجودات ، نژاد ها ، قبایل ، حکومت ها ، شهر ها ، تمدن ها ، دیکتاتور ها ، ایسم ها ، مذاهب و هرچیزی که یک سویش به یک نفر/فرد/جمع/تفکر/عقیده/یا... و دیگر سویش به اجتماع متصل میشد را در برگرفت و سپس آنقدر جهان بینی گسترده ای را مقابلم گشود که از شرحش قاصرم.
تاریخ را در کسری از ثانیه مرور کردم و کاش آنچه که شد، جایش را با آنچه که میشد بشود و باید میشد، تغییر میداد. اما باید، را چه کسی مشخص میکند؟ ما یا ... ؟!
و کاش اجداد ما آنانی بودند که سر جای خود نمینشستند و کف نمیزدند برای تفکری که از آغاز خلقت خود را برده دار و سایر را برده میدانست.
و کاش ما ( هر چند نمیشود ) راه اجدادمان را ادامه ندهیم.