فین جین زرنگ تر از من بود.
خیلی حساب شده و آهسته آنچه نباید را کرد.
بعد از نمایش رفتم و دور تهران گشتم و گریه کردم.
سه روز گذشت تا بتوانم آنچه را که دیدم و حس کردم در کلام بگنجانم.
آه از این تاریخ پر درد و فغان از فراموشی و میل به ندانستن ما.
فین جین دست شما را می گیرد و می برد به گوشه ای از تاریخ و برای دو ساعت شما را میخنداند، تاریخ را به فانتزی ترین و طنزآمیزترین شکل ممکن به شما نشان می دهد و می گذارد خوب بخندید، در لحظه موعود تیغ حقیقت را روی رگ جانتان می کشد و رهایتان می کند در خلسه ای از تاریخ پر
... دیدن ادامه ››
درد این خاک.
آه از این تاریخ پر درد و فغان از فراموشی و میل به ندانستن ما.
چون پرده بر افتاد، حس طعمه ای را داشتم که با طنز پروارش کردند و با حقیقت، روحش را ذبح کردند و ولش کردند توی این شهر درندشت.
انگار برای یادآوری آنچه وظیفه داریم بدانیم باید جنیان حمام و یک نگهبان لاابالی و یک معتاد مفنگی و یک مسیحی نیمه لال و یک گروه موسیقی و دو "آدمانه" بی خاصیت را بیاورند که به ما نشان دهند که چه شد که نخواستیم و کشتیم هرچه و هر کسی که دلش برای این ملک میتپید.
فین جین نشان داد که یک کشور! همه اقوام یک کشور! به آنکه نباید خیانت کردند و نسخه اش را پیچیدند.
آه از این تاریخ پر درد و فغان از فراموشی و میل به ندانستن ما.
به دوستان زیادی توصیه دیدن فین جین را کردم و بعضن برای دیدن مجدد نمایش با آنها هم دعوت شدم، اما نمیدانم در مواجهه با این اثر چه احساسی از آن همه صحنه - به ظاهر- طنز خواهم کرد. انگار وقتی آخر قصه را میدانی دیگر چیزی تو را نمیخنداند.
در مورد نمایشنامه، کارگردانی، بازیگری، دکور، موسیقی و لباس هیچ ندارم که بگویم، همه چیز عالی و تکمیل بود.
تعظیم میکنم جلوی تک تک عوامل این اجرا و قدردان زحمات شما هستم.
دیدن این نمایش رو شدیدن توصیه میکنم.