در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | حامد قاسمی درباره نمایشنامه‌خوانی هتل پناهجویان: نمایشنامه ای به شدت جذاب کریستینا : من می گم که وقتی همسایه ت رو ج
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:46:11
حامد قاسمی (hamed_ghasemi)
درباره نمایشنامه‌خوانی هتل پناهجویان i
نمایشنامه ای به شدت جذاب

کریستینا : من می گم که وقتی همسایه ت رو جلوی روت می برن، تو باید با هر چیزی که بتونی، با تبر، چاقو، با یه تیکه از وسایل خونه، یه جارو یا با هر چیز دیگه ای، هر چیزی که دم دستت باشه، باهاشون بجنگی. اگه هر همسایه ای این کار رو بکنه و هربار که سربازا می آن، با اونا بجنگه، اون وقت توی شیلی اتفاقی می افته که الان امکانش وجود نداره!

جورج چاق : خب فرض کن که همه ی همسایه ها با هم متحد شدن، ولی همیشه بین ما خائن هایی وجود دارن، همیشه…

خوان : درسته. درسته، پسر عموی لاچوئکا هم خبرچین بود.

کریستینا : دیگه به کی می شه اعتماد کرد؟ به کی؟

بیل : منم نمی دونم.