آقای آرش سنجابی! دست مریزاد! لطفاً پُر کار باشید.
امشب نمایش «فلزات چکش خوار»، جدیدترین کارِ هنری آقای آرش سنجابی را به تماشا نشستم. اثری فاخر و قابل تحسین که البته، مثل هر نمایش دیگری، نقاط قوت و ضعف هم دارد و به لحاظ نمایندگیِ سبکی خاص، ممکن است مورد تمایل برخی تماشاچیان هم نباشد. نویسنده اثر تلاش می کند تا با عاریه گرفتن برخی وقایع تاریخی نظیر ترور «رافائل تروخیو، دیکتاتور سابق دومینیکن»، و به مدد تعریف و استفاده از برخی عناصر جادویی و غیر طبیعی نظیر «فرشته ساز»، ضمن ترکیب واقعیت و تاریخ و افسانه، دنیایی واقعی اما با روابط علت و معلولیِ خاصِ خود را به مخاطب نشان دهد (مثلاً اینکه علت موفقیتِ ترور تروخیو، دروغ معشوقه اش درخصوص عادت ماهانه معرفی میشود!) و از این طریق، نمایشی در سبک «رئالیسم جادویی» را پیش چشم مخاطب بگذارد. در این بین، اشاره به نامهایی نظیر «میرزاده عشقی» که گهگاه در حین نمایش رخ می دهد، تلاش نویسنده برای بومی سازی و ایرانیزه کردن کار است که به نظر نیاز به تأمل و پردازشِ بیشتری دارد.
در رئالیسم جادویی، ساختارهای واقعیت دگرگون می شوند و در عینِ تصورِ ظاهرِ عادی برای همه چیز، یک عنصرِ غیر طبیعی در همه چیز وجود دارد. یکی از مشهورترین نمونه های ادبی در این سبک، رُمان «صد سال تنهایی»، شاهکار گابریل گارسیا مارکز است. آنچه بازیگران در هر صحنه از این نمایش به اجرا می گذارند، تداعیکننده همین تصویر از رئالیسم جادویی است.
فارغ از توجه به سبک نمایش، این اثر دو ویژگی مهم دارد: یکی، حضور دلنشین و امیدوارکننده و گرم آقای مرتضی عقیلی بر صحنه تاتر ایران پس از گذشتِ چهل سال؛ (که همین حضور، خود نوعاً جلوه ای از تلفیق تاریخ و واقعیت و افسانه است!) و دیگری، روایت قصه اصلی به مدد اجرای درخشان و حرکات و فرمهای فوق العاده
... دیدن ادامه ››
بازیگران گروه تاتر دیگر. در این بین، با احترام به همه بازیگران پرتلاش کار که دیالوگها و مونولوگهای ادبی دشوار را با کمترین اشتباه و اغلب با صداهای رسا و گوش نواز اجرا کردند (که حتماً مبیّنِ ماهها تمرین مجدّانه و صبورانه است)، اما بی تردید دوئت دیدنیِ حرکت خانم صبا ایزدپناه با آقای مهیار ارجمندنیا و حرکات انفرادی فوق العاده و کم نظیر خانم پردیس زارع و بویژه دوئت چشم نواز ایشان با خانم هانیه مقدم، و البته بازی درخشان خانم غزال نظر و آقایان سهیل بابایی و رضا زنده جاه، را باید در زمره نقاط عطف و صحنه های کلیدی نمایش تلقی کرد؛ صحنه هایی که اشتیاق به چندباره دیدنِ این نمایش را به خوبی توجیه می کند.
این موارد جملگی موجب شده تا آرش سنجابی، بتواند هنرمندانه اثری قابل تأمل را به مخاطبان خاص خود و بویژه، هواداران سبک رئالیسم جادویی عرضه کند. مخاطبانی که در این وضعیت نابسامان اقتصادی، همچنان عاشقانه وقت و دارایی خود را صرف تماشای تاتر می کنند و قطعاً انتظار تماشای «نمایش خوب»، حق این سرمایه گذاران و حامیانِ حقیقی تاتر است.
پس آقای سنجابی عزیز! اگر همیشه اینقدر درخشان کار می کنید، لطفاً پُرکار باشید! شبهای اجرای موفقی را برای گروه کارگردانی و مجموعه بازیگران گروه تاتر دیگر آرزو می کنم.
دکتر مسیح بهنیا- حقوقدان