درود به نویسنده و بازیگران.
هم چ(آ)فت به معنای به هم دیگر تکیه کردن و آویزون بودن مردم به هم و هم چ( ِ)فت و بست معنی میداد در این نمایش طنز است. زنجیره افرادی که به سر هم کلاه میگذارند( و دستشون تو جیب همدیگر است) و کنار هم زندگی می کنند و هر که قدر ت بیشتری دارد بهتر از دیگران استفاده میکنند(دست بالای دست بسیار است). به دنبال چه چیزی هستند؟ بازیگر زن ( دنا تارفی )رو به تماشاچیان می گوید: به دنبال خوشبختی و خوشبختی در سطوح مختلف از ماشین شاسی بلند خریدن تا در خارج زندگی کردن را تعریف میکند، بازیگر مرد(کامران تفتی) آرزو خود و رویا خرید ن کازینو در آمریکا ،دیگری ارزو پارک ابی در دبی و دیگر رسیدن به فرزانه و زنجیره ارزوها و رویا ها نیز تمام شدنی نیست و بعد رسیدن به آن رویا دیگری خواهی داشت. بازیگر زن میگوید در این باز که ازهمه بهتر است و پاسخ میدهد؟ پسر حاجی بازاری امجی که ادم ساده است او به فرزانه میرسد شاید به طنز میگید کسی به چیزی نمیرسد چون امجی ادم چلمنگ و ساده و در این زنجیره ،تنها یک حلقه است که زمانی که استفاده از آن تمام می شود ،کامران تفتی پس از دریافت دویست هزار دلار رو به امجی(کیارش حقگو) می گوید سهم تو هیچ است و در میبندد و می رود.
من و دوستم از نمایش ، دیالوگ ها که به روز ، بازی خوب بازیگران لذت بردیم و خنده تماشاگران نیز نشان لذت آن ها از نمایش بود.