در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نسیم مقدم درباره نمایش مجلس شبیه خوانی نسوان: https://theater.ir/fa//content/158006 نگاهی به نمایش «مجلس شبیه­‌خو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:27:51
https://theater.ir/fa//content/158006

نگاهی به نمایش «مجلس شبیه­‌خوانی نسوان»
ناگزیر از مدرن بودن
علیرضا نراقی
منتشرشده در سایت ایران تاتر. چهارشنبه 5 مرداد 1401

روایت در معنای اعم خود در همه چیز و هر بیانی حضور دارد. اما به معنای اخص کلمه در هنر نمایش، روایت در برابر کنش قرار می­‌گیرد. تئاتر روایی ... دیدن ادامه ›› در معنایی کلی، تئاتری است که در آن اعمال و وقایع جای آنکه رخ بدهند، با ابزار زبان روایت می‌شوند.

نمایش «مجلس شبیه‌خوانی نسوان»، نوشته نسیم مقدم و به کارگردانی او و ارغوان راستی که این روزها در کارگاه نمایش تئاتر شهر به صحنه می‌­رود، با روایت آغاز می­‌شود. روایت یک صحنه که با تمهیدات و آرایه­‌های تصویرساز زبانی، به خوبی نمایش و حال و هوای آن را از همان ابتدا، وارد ذهن مخاطب می­‌کند و به او می‌‌گوید که با چه نمایشی روبه‌رو است. اینجا جنس بازی نیز در معرفی نمایش و فضای آن بسیار گویاست. اتکا به روایت پس از صحنه آغازین در طول نمایش همچنان ادامه دارد؛ در خلال حدیث نفس و یادآوری خیال­‌انگیز و گاه مالیخولیایی رخدادها توسط چهار کاراکتر نمایش. روایت، اینجا تمهیدی است که فواصل زمانی رخدادها را به حلقه اتصال بدل می­‌کند و همچون پاساژی دگرگون کننده، تمهیدات نمایشی مختلف اجرا را به هم متصل می­‌کند.

همچنین روایت، عاملی است که محدوده واقعیت را در اجرا باز می­‌گرداند و کمک می­‌کند نمایش پا را از واقعیت فرا بگذارد و به خیال و رؤیا و جهان مردگان سفر کند. سفری که گویی از امروز و از روان زنان شهید نمایش به دیروز می‌­رود تا رخداد دیروز را در مسئله امروز بازنمایی کند. بدیهی است که اینجا روایت سبب می‌­شود که زمان نمایشی از زمان عادی جدا شود و نمایش در مرزهای زمان همچون مرزهای واقعیت و خیال در نوسانی سیال قرار گیرد. در لابلای روایت، درام و کنش در زمان صحنه‌­ای هم وجود دارد، اما سهم روایت و فرم‌گرایی در خلق موقعیت نمایشی بیش از درام و لحظات رخداد و گفت‌و‌گوست. حتی بافت زبانی در روایت پیچیده‌­تر و جنس بازی­‌ها در این لحظات و همچنین اجرای فرم و حرکت گویا، گیرا و اثرگذارتر از زمان اجرای دیالوگ­‌ها و کنش­‌هاست.

هم‌­زمان با ساختاربندی متن به واسطه روایت، با فرمی روبه‌رو هستیم که خود اجرا را فارغ از آنچه در پی بیان آن است، صاحب هویت می‌­کند. صحنه با نشانه­‌هایی از زمان زیست کاراکترها از فضایی به فضایی دیگر می­‌رود، نشانه‌هایی که اغلب متعلق به جهانی سنتی و همچنین دنیای نمایش شبیه­‌خوانی هستند. زنانی مشغول اجرای نمایش و شبیه­‌خوانی‌­اند و این شبیه­‌خوانی به واسطه رخدادها در فرمی سبک پردازی شده به شبیه خوانی درباب خود بدل می­‌شود و هویت سنتی ابزار به کارکردی مدرن منتهی می­‌شود. نمایش با طراحی حرکات فرم­ و ساختار سیال روایی مدرن خود، عناصر سنت را بازتعریف می‌­کند و به آنها معنایی تازه می‌­بخشد. رویکرد انتقادی متن نیز در همین بازتعریف مدرن عناصر سنت است که شانی اجرایی پیدا می‌­کند. متنی که در خصوص مبارزه هویتی و حقوقی زنان در جهانی است که زن در سیطره سنتی پدرسالار، فاقد وجود است، ناگزیر مدرن است. این رویکرد مضمونی و تنش اساسی درون متن «مجلس شبیه‌خوانی نسوان» اساساً اجازه مدرن نبودن را هم به اجرا نمی‌­دهد. اجرا از مدرنیت ناگزیر است به همین دلیل هر نشانه‌­ای از جهان قدیم و سنتی، در بدنه اجرای طراحی شده توسط مقدم و راستی به کارکردی مدرن و امروزی رسیده است.
یکی از عناصر با اهمیت اجرای «مجلس شبیه‌خوانی نسوان»، نور است. نور در تضاد با تاریکی و در سایه و روشن‌­های صحنه، کارکردی فضاساز دارد و تبدیل به ابزار اصلی تغییر فاز و مکان می­‌شود. همچنین در نسبت با تغییر رنگ و دمای نور نیز با تغییر فضا و فرم روبه‌رو هستیم. نور قرمز، اصلی‌ترین رنگی است که در کنار کار با تضاد سیاهی و سفیدی یا تاریکی و روشنی، رخداد صحنه‌­ای را به لحاظ بصری شکل می­‌دهد. نور قرمز، ما را از یک سو وارد فضای شبیه‌خوانی و نشانگان آن می­‌کند – مثلاً به مثابه خون به عنوان یکی از عناصر اصلی مجلس شبیه و خود این نمایش- و هم فضای وهم‌آلود ایجاد شده در رفت و برگشت­‌های زمانی را برسازی تصویری می­‌کند. تمهیدی که به رؤیاگونه بودن برخی صحنه­‌ها و روایت مردگان تجسم می­‌بخشد. زنانی که جان خود را بر سر هدفی متعالی و اخذ هویت اجتماعی از دست داده‌­اند، با فضاسازی نوری و استفاده انتخاب شده از ابزارهای نشانه‌­گذاری شده شبیه­‌خوانی و زندگی روزمره دورانی که نمایش در آن رخ می‌دهد، از گور بازمی­‌گردند و آنچه را بر آنها گذشته است، امروز روایت می­‌کنند.

ستون دیگر نمایش، موسیقی آن است. موسیقی در «مجلس شبیه‌­خوانی نسوان» فقط ابزار کمک به تکمیل احساسات صحنه نیست، بلکه خود شکلی از اَشکال متنوع روایت در این نمایش است. درست مثل نمایش شبیه‌خوانی، موسیقی و نوع استفاده از دستگاه­ها و لحن، بخشی از روایت و مهم‌تر از آن هویت کاراکتر­هاست. موسیقی برای هر کاراکتر، نقشی مجزا و لحنی متفاوت دارد و در همین راستا بخشی از ترکیب­بندی درام در بدنه اجرا می­شود.

نگرش روایی، فرم‌گرایی در طراحی حرکت، نور و لحن بازیگران، موسیقی و همین‌طور نشانگان ابزاری به کار رفته روی صحنه به دلیل طرح اجرایی پیچیده و دقیق نمایش، بافتی چند لایه را به صحنه داده است. درست است که هیچ یک از کاراکترهای نمایش، شخصیت­‌پردازی ریزبافت ندارند و نوعی تیپ نمایشی هستند –که البته با ساختار متن و اجرا همساز و هماهنگ است- اما تنوع لحن در باز­ی­‌ها و استقلال حرکتی و اجرایی آنها نسبت به یکدیگر باعث شده است که کاراکترهای نمایش تخت نباشند و هر کدام ویژگی­‌های منحصر به فردی- اجرایی و نه متنی- پیدا کنند. این استقلالِ احترام، منصوره، انسیه و نورالنساء، چهار کاراکتر نمایش در عین حفظ هارمونی جمعی اثر و آن تجربه اجرایی یکه‌­ای است که کلیت نمایش را شکل می­‌دهد.

نمایش «مجلس شبیه‌خوانی نسوان» به یک اعتبار در ادامه تلاش­‌های تئاتر مدرن ایرانی برای بازتعریف عناصر نمایش‌­های کهن ایرانی خاصه نمایش­‌های سوگ، به منظور خلق یک تئاتر مدرن و چندمعنایی است. اثری که تلاش می­‌کند این حرکت تاریخی تئاتر ایران خاصه در عرصه درام‌نویسی را پیش ببرد و عناصر تازه‌­ای را به جهان آن چه از نظر متنی و چه اجرایی وارد کند؛ عناصری که به روز است و با تئاتر معاصر در پیوند است. مضمون نمایش نیز همین نکته را در درون خود دارد؛ تضاد سنت و مدرنیته در قالب مناقشه حقوق زنان هم ناگزیر از بیان سنت است و هم آن‌طور که پیشتر اشاره شد بنا به نگاه انتقادی خود چاره‌­ای جز مدرن بودن ندارد. در این میان، تلاش گروه جوان «مجلس شبیه‌خوانی نسوان»، لحظه با اهمیتی از این حرکت تاریخی تئاتر ایرانی است. نمایشی یک‌دست، پیچیده، فکر شده و پُرجزئیات که فضاسازی و موتیف‌­های جذاب اجرایی آن ذهن مخاطب را بیش از 60 دقیقه اجرا به خود مشغول می­‌دارد.
فرهاد آقارضائی، سپهر، امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را خواندند
ارغوان راستی و آیدا این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید