کوچه ها باریکن دکونا بستس
خونه ها تاریکن طاقا شکستس
از صدا افتاده تار و کمونچه
مرده می برن کوچه به کوچه …
( بشنوید با صدای زنده یاد فرهاد مهراد )
سرما از در وارد شود یا از پنجره ، تاریکی به وسعت اتاقی باشد یا شهری یا جهانی و زوزه ی باد تا اله سپیده دم اگر دوام یابد ، قلب کسی اگر
... دیدن ادامه ››
برایت به ضربان می افتد و گرمای حضورش اگر هست چه باک …
یک طراحی صحنه ی بسیار دقیق با حفظ جزئیاتی که دقیقا برای آن موقعیت لازم است اولین چیزی است که با آن مواجه میشویم و آنقدر جذاب هست که تا پایان تماشاگر را در خود نگه دارد .
طراحی صدا که نقش بسیار موثری در فضا سازی و القای احساسات خاص مورد نظر نمایش دارد به طرز موفقیت آمیزی به انجام رسیده است .
متن اما علی رغم تلاش و پذیرش ریسک حرکت به سوی سورئال دارای حفره های اساسی است که با تامل بیشتر قابلیت اصلاح و تبدیل به اثری ماندگار تر را داراست و برخی از همان کاستی هاست که به گاهی از بازیها رسوخ کرده و همچون ترمزی بازیگر را در میان صحنه متوقف می نماید .
البته عنصر بازی در این نمایش قابل توجه است و تلاش آن برای رخ نمایی ستودنیست .
“ هیوشیما “ گذشته از آنکه میتوانست بسیار بهتر باشد اما نمایشی است که میشود آن را پیشنهاد داد و البته خوشحالم که در تابستان اجرا میرود !!
و “ ترس “ میتواند فلج کننده باشد و آن کس که بترسید بِمُرد …
و دیگر آنکه :
چشم تنگ دنیا دوست را
یا قناعت پُر کند یا خاک گور