حتی سربازان شطرنج نیز مرد هستند.
سریع گوشوارههایت رو در بیار! چه وضعشه؟ توسربازی؟...
خانم آلکسیویچ نویسنده مستند گونه ای است که ۵ اثر به هم پیوسته در مورد جنگ دارد که گویی یک کل را تشکیل میدهند، البته خواندن هر اثر به صورت مجزا جذابیت خودش را دارد و مخاطب را به دنیای نوشتهها و دغدغههایش میبرد. زمزمه های چرنوبیل، آخرین شاهدان، زمان دست دوم، پسرانی از جنس روی و جنگ چهره زنانه ندارد. مهمترین ویژگی آخری "پلی فونی" بودن است به عبارتی چند صدایی که از باختین شروع و در مرگ مولف بارت ادامه یافت و یکی از ویژگیهای ادبیات پسامدرنی است. پلی فونی در واقع کوششی است برای رهایی از تک صدایی مولف و شنیده شدن تمام زمزمه ها و صداها از طرف تمام شخصیتهای داستان و محو راوی اصلی یا نداشتن مولف نهایی، بنابراین روایت اصلی در روح نوشته حاکم نیست و ما با روایتها سروکار داریم، سرکوب نشدن صدای هر کدام از راویها یا صداها در داستان چند صدایی ارتباط مستقیمی با دموکراسی و جهان باز دارد. در حقیقت در جامعه ی باز هیچ شخصیتی با هر اندیشه و تفکر و رفتار سرکوب، پنهان و منزوی نمی شود و جا برای فعالیت هر نوع رفتار و تفکری باز و آزاد است.
با توجه به همه این مسائل نمایش میتواند جذابیت های زیادی را برای خاطب داشته باشد، در جنگ چهره زنانه
... دیدن ادامه ››
ندارد متن به غایت خوب است و بسیار متشکرم که به نمایش به متن اصلی تقریبا کامل وفادار است. در این نمایش هر انسان به مثابه یک تاریخ نگریسته میشود و تجربه زیسته خود را از جنگ بیان میکند که در نهایت کولاژ کار به تاریخ جنگ میرسد. نمایش همانند الکسیویچ جنگ را موجودی مقدس نمیبیند هر چند هم دیو سیاهی از آن نمیسازد اما بیش از هر چیز به فقدان و نابودی در جنگ اشاره دارد، به زنانی اشاره دارد که در جنگ حضور داشتند اما همواره در تاریخ جنگ غایب هستند، نمایش برعلیه واژه men قرار میگیرد که یک مفهوم کاملا جنسیت زده است. در بسیاری از متون واژه men با اضافاتی مانند of war یا غیره به سربازان جنگ گفته میشود، پس زنان کجای داستان بودند؟ آیا فقط تخم مرغ میپختند و لباس میشستند ( هرچند همین هم دارای اهمیت است)؟ در روایتهای جنگی در ایران و کشورهای دیگر به کمتر قهرمانی با جنسیت غیر مرد برمیخوریم، نهایت با یکی دو داستان تراژیک سر و ته یک مسئله را هم میآوریم. اصلا دنیای زنانه در جنگ چیست؟ در بازگشت آنها بعد از جنگ چه اتفاقی افتاد؟ زن مستقلی که دچار معلولیت شده، چاق یا لاغر شده، همسرش یا فرزندی را از دست داده، دوستان و .... .جنگ چهره زنانه ندارد سعی میکند شما را به عمق این اتفاقات ببرد و حتی از عشقهای یک روزه نیز عبور نمیکند، به هرتقدیر بهتر است نمایش را که دیدید کتاب مستند گونه آن را نیز مطالعه کنید و حتما لذت زیادی خواهد داشت.
اما به هرحال نمایش ضعفهایی داشت که به غیر از چندین تپق و ناهماهنگی ها میشود به یک سری از طراحی ها اشاره کرد، به طور مثال طراحی نور میتوانست بهتر از این باشد و استفاده از نور قرمز تقریبا ثابت برخی اوقات برای من بی معنا بود، چرا از شیشه آب معدنی مدرن استفاده شده بود؟ خیلی بهتر بود یک بطری شیشه ای یا یک لیوان شیشه ای استفاده شود، یا پوتین های دو نفر از مردان هیچ سنخیتی با تاریخ روایت نمایش نداشت و بیشتر یاداور جنگ های جدید و سربازان آمریکایی بود، مدل دوربین عکاسی نیز به گمانم برای این نمایش جدید بود و به راحتی نمایش میتوانست از این مسائل جلوگیری کند.
اما در مجموع طراحی لباس مناسبی داشتند و ایده دوربین فیلمبرداری و پروجکشن را دوست داشتم، موسیقی تقریبا فاینال کار نیز دوست داشتنی بود و صدالبته جایش در میان نمایش و خرده روایتها خالی. به هرروی از دیدن نمایش راضی بودم و به اندازه کافی از نمایش لذت بردم، برقرار و پراجرا باشید
⭐⭐⭐