اجرای گرمی بود، با بازی های دلچسب و باورپذیر
ولی یک نکته هست که دلم میخواست برای گروه اجرا، مخصوصا نویسندهی عزیز بنویسم.
نمایشنامه خیلی من
... دیدن ادامه ››
رو یاد آبسوردهایی میندازه که در سالهای اخیر نمونه های خوبی ازش در سینمای ایران هم تولید شد. مثل (( بیخود و بیجهت)) یا ((اسب حیوان نجیبی است)) عبدالرضا کاهانی. متن شمام هم تا حدود زیادی موفق به ساخت همچین موقعیتی بود. یه سری انسان که حالا به تناسب رابطهی خانوادگی در اتاق جمع میشوند و در نهایت بی سرانجام، خارج می شوند. اما، تنها نقطهای که متن رو از مسیرش خارج میکرد، حضور برادر، نه بواسطهی حضور بلکه بواسطهی قصهپردازی زیادی که برایش در زمان کوتاه شده بود. همهی کارکترها یک داستان پیشآغازین کوتاهی داشتن، که ذهن رو لحظهای درگیر میکرد اما تمرکز را از موقعیت کنونی نمایش دور نمیکرد. داستان پیش آغازین برادر این قاعده را در یک سوم پایانی نمایش بهم زد، و حس و حال آبسورد نمایش را تبدیل به یک نوع سترونی درام میکرد.
در کل اجرای خیلی خوبی بود
همگی خسته نباشید