خب این انیمیشن رو در دومین روز اکرانش دیدم و اومدم سریع در موردش بنویسم (ᵔᴥᵔ)
از لحاظ داستان شبیه تارزان و پسر جنگل بود اما وقتی انیمیشن رو ببینین، متوجه میشین که فقط آغازش اینطور بهنظر میرسه و روند داستان اصلا مثل تارزان یا پسر جنگل و داستانهای مشابه پیش نمیره. دوست داشتم داستان رو. اما یهکم زیادی فانتزی و تخیلی بود که خب برای بچههای دهساله میتونه خیلی جذاب و پرهیجان باشه، هرچند توی سالن یکی دو تا از بچهها رو میدیدم که حوصلهشون سر رفته بود، خب، سلیقهها حتی بین بچهها هم میتونه متفاوت باشه! ممکنه یه هشت ساله خوشش نیاد، یه پونزده ساله مثل من خوشش بیاد! و اینکه همه خیلیها میگن که تقلیدی ناشیانه از لوکاست، اما نمیدونن که این انیمسشن سال 99 ساختش تموم شده:)
به عنوان یک انیمیشن ایرانی که همیشه بودجه کمتری بهاین دست از آثار اختصاص داده میشه بهخصوص اگر مثل این یکی بعد مذهبی نداشته باشن و در مقایسه با سایر انیمیشنهای ایرانی قبلیای که دیدم، گرافیک و فضاپردازی بهتر و خوش رنگولعابتری داشت. هرچند بعضی موقعها مصنوعی میشد و جزئیات کمتری به چشم میخورد اما بهخوبی تونسته بود حالوهوای جنوب رو به تصویر بکشه و جاهایی که ساحل و مردم جنوبی نشون داده میشدن خیلی کیف میکردم. درکل واقعا به دلم
... دیدن ادامه ››
نشست.
انیمیشنهایی مثل فیلشاه و شاهزادهی روم، بااینکه از انیمیشنهای خوب ایرانی به حساب میآن، اما فاز مذهبی دارن که خب تعجبی هم نداره چون توسط سازمان اوج ساخته شدن. من با مذهبی بودنشون مشکلی ندارم ولی اینکه همهی انیمیشنها این مذهبیبودنه رو دارن و دیدِ همه رو نسبت به انیمیشن ایرانی بد کردن و فکر میکنن انیمیشن ایرانیِ غیر مذهبی ایرانی وجود نداره خیلی رو مخمه! اما این انیمیشن جدا از اینکه مذهبی نبود، از آواز و رقصهای محلی زنان جنوبی هم بهره برده بود و از عنصر زنان و تاثیر اونها هم استفادهی مفیدی کرده بود. توی داستان این انیمیشن، زنان منفعل و ضعیف نبودن و تاثیرات بسزایی در داستان داشتن که من واقعا و واقعا خوشم اومد وقتی از این موضوع بو بردم! دم نویسنده و کارگردان و تهیهکننده گرم که به استفادهی مفیدتری از خانمها هم فکر کردن، واقعا حظ کردم!
صداهای انتخاب شده برای کار حرف نداشتن! دیگه وقتی مدیر دوبلاژ حامد عزیزی باشه، باید انتظار یه همچین صداهای نابی رو هم داشت. اما توی صداگذاریها، چندتا نقص وجود داشت. مثلا یهجا صدای یه کاراکتر رو یکی دیگه بود و توسط خود شخصیتی که حرف میزد ادا نمیشد. یا دهان تکان میخورد و حرفی زده نمیشد و زیاد سینک نبود.
من علاقهی چندانی به علیرضا طلیسچی نداشتم و ندارم، اما صدا و آهنگهایی که برای این انیمیشن خونده بود رو خیلی دوست داشتم، حس قشنگ و جالبی داشتن هردو. موسیقی متنِ کار عالی بود، حداقل من که کیف کردم. هم ابهت خاصی داشتن و هم اینمیشن رو در دید مخاطب جذابتر جلوه میدادن.
یه مشکلی که داشتم، این بود که چرا آخراش رو ترسناک کردن:)؟ یکی دو تا از بچهها جیغ زدن و گفتن: «میترسم! میترسم!» درسته که دو سه دقیقه بیشتر طول نکشید و به ماجرایی طنز ختم شد که اگر بگم اسپویل میشه، اما میتونستن طور دیگهای طراحیاش بکنن، ولی خب، حداقلش اینه که تنها قسمت ترسناک داستان و این انیمیشن بود و همونطور که گفتم، کوتاه بود.
در کل پیشنهاد میدم دیدنش رو و واقعا خوشحالم از این همه پیشرفت در صنعت انیمیشنسازیِ ایران.
و در آخر، لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا و لطفا، مردم عزیز، فرهنگ تماشای انیمیشن در سینما رو یاد بگیرین! فکر نکنین چون انیمیشن بچهگونه است، پس بیارزشه و اشکالی نداره اگه وسطش تازه بریم تو سالن یا خسته شدیم بزنیم بیرون! و سینمادارهای گرامی، لطفا به این موضوع توجه کنین که هر اثری، چه فیلم چه انمیشن وقتی درحال پخششدن تو سالنه و درها بستهست، دیگه نباید اجازه ورود یا خروج از سالن داده بشه. من سر این موضوع خیلی حرصم گرفت اما حیف که مردم ما فکر میکنن همهجا چهاردیواریه و اختیاری!