بشدت دلم می‌خواد دوباره و هزارباره برم این کار رو ببینم ولی می‌ترسم لذت اون شب تکرار نشه برام. فائزه رو دوست داشتم و بار دوم اون لذت نبود. شکوفه‌های گیلاس شب اول نفسمو بندآورد و بار دوم اون لذت نبود. هیوشیما بار اول منو از زمین کند و بار دوم چنین نشد. آلنده رو که شب اول اجرا دیدم و حظ کردم و بار دوم اون حجم از جذابیت رو نداشت برام.... این لامروت رو دلم می‌خواد باز ببینم و می‌ترسم اون حس و اون هیجان تکرار نشه و طعم خوش اون لذت اولیه رو هم از بین ببره.
الان تو فازی‌ام دلم می‌خواد هنوز ندیده‌بودمش و بار اول باهاش مواجه می‌شدم‌ از همون بدو ورود و اون موزیک و .... وَه. لامروت. دلم می‌خواد در طلب بمونم و کام من بر نیاید و این ولع و هیجان بار اول دیدنش باقی بمونه ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما 🥲 کاش می‌شد مثل eternal sunshine of spotless mind برم ذهنمو از جمعه‌ی پیش پاک کنم دوباره برم بشینم تو سالن و این کار رو ببینم.
نمی‌شه پسر با خودم کنار نمیام برای دوباره دیدن. می‌ترسم اون لذت از بین بره. مثل رسیدن به معشوقی که هزاران سال براش دست و پا زدی و وقتی بهش می‌رسی ولعت فروکش می‌کنه و تکرار و عادت طعم خوش اون انتظار و دل دل زدن‌هارو از بین می‌بره.....