در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | ایمان باقری: همچنان در اعماق خودم فرو مانده ام غوطه می خورم و دست و پا می زنم اما ن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:24:10
همچنان در اعماق خودم فرو مانده ام غوطه می خورم و دست و پا می زنم اما نمی توانم سرم را بیرون بیاورم و سینه ام را از هوای سلامت بخشی پر کنم. خیلی تقلا می کنم اما شاید تقصیر من نباشد هوا مسموم است، از ظلم، سیاه و غلیظ است. خودکامی و جهل و تعصب بیداد میکند. چه تاخت و تازی میکنند!
روز نوشت شاهرخ مسکوب 1358/6/17 در کتاب (روزها در راه)

اینجا زن از هر طبقه که باشد، هویت تاریخی و اجتماعی ندارد. ارزش تاریخی و اجتماعی هم ندارد و همه ی روابط اجتماعی و همه ی آداب دینی و هنجارهای اجتماعی، ناچیز بودن زن را تقویت می کند. ستم تاریخ بر زن ایرانی بیش از ستم تاریخ بر اهل ایران است.
شب هول - هرمز شهدادی
با تمام خشم خویش
با تمام نفرت دیوانه وار خویش
می کشم فریاد:
ای جلاد!
ننگت باد!
آه، هنگامی که یک انسان
می کُشد انسان دیگر را،
می کُشد در خویشتن
انسان بودن را.

زیر این باران خونین
سبز خواهد ... دیدن ادامه ›› گشت بذر کین.
وین کویر خشک
بارور خواهد شد از گلهای نفرین.

آه، هنگامی که خون از خشم سرکش
در تنور قلبها می گیرد آتش،
برق سرنیزه چه ناچیزست....

بشنو ای جلاد!
و مپوشان چهره با دستان خون آلود!
می شناسندت به صد نقش و نشان مردم.
می درخشد زیر برق چکمه های تو
لکه های خون دامنگیر....


و به کوه و دشت پیچیده ست
نام ننگین تو با هر مرده باد خلق کیفرخواه.
و به جا مانده ست از خون شهیدان
برسواد سنگ فرش راه
نقش یک فریاد:
ای جلاد!
ننگت باد!


«سایه»

۲۶ شهریور ۱۴۰۱
تمام وجودم را نفرت گرفته / حالم از خودم بهم میخورد / از ناتوانی و بی غیرتی خودم / از سکوتم در برابر ظلم / از امروز خود را یک بی وطن مینامم و خود را آزاد از هر غل و زنجیری که بنا به تولد اجباری در این سرزمین نفرین شده اسیر آن شده بودم و دوست ندارم بعد از این داغ ننگ ایرانی بودن بر پیشانی من بماند...
۲۶ شهریور ۱۴۰۱
پست آخر تون رو‌ هاید کردند!!!
۰۲ مهر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید