در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمد (کوروش) علیزاده درباره نمایش قَلَندِرو: مغزم را از کنار هم چیدن نقاط آزاد کردم و بالاخره ستاره ها را در آسمان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:55:33
مغزم را از کنار هم چیدن نقاط آزاد کردم و بالاخره ستاره ها را در آسمان دیدم، نه شکل های از پیش تعیین شده اندیشیدن را رها کردم، حس کردم.
اما صدای آمدنش خواب مرا قطع کرد
خوابی دهشتناک. خیره به چشمانش. سیاهچاله ای که مرا به بُعدی دیگر رهنمون می کرد. آن طراوت و احساس زیبای ماندن و جنگیدن و رسیدن. همه هستی من در هر پلک زدنی دوباره به ازل باز می گشت. سقوط در سیاهچاله، رها سقوطی به بی انتها.
ریسمانی به دستان. در جایی نا کجا اسیر. دیگر آن حس شوق زندگی در سُوِیدای آن تاریکی مطلق نبود. به انتها رسیدم. اینجا را نمیشناسم. آن چشمها کجاست. چرا دیگر غریق آن ژرفای تاریک نیستم. من هیچ هستم. هویتی در این برزخ ندارم. به جهان روشن عذاب آلود پرتاب شدم. این تو نیستی. تویی که نگاهت تمام مسیح جان مصلوب شده من بود. ضحاکی دیو پندار حالا پادشاه سرزمین من شده است. چرا دیگر تو را نمیشناسم. جهانی خالی شد. دیگر تورا ندارم. تمام آن لحظه تابش نور صبحگاهی از شکاف ترک دیوار کنار پنجره ام به رخسار سرد و بی رمقم جان می داد به تصویری در دورترین نقاط کهکشان مهاجرت کرده بود. تو دیگر تو نبودی. حالا من بی تو کیستم؟ خالی از هویت. شعاع نور خورشید همچون سنگی رها شده از کمند داود به درون تاریکی من می تابید. بهار بود. شکوفه ها بودند.نازیبا. یادت هست پروانه ها را. یادت هست آن کلونی زیبای پروانه های آبی را که دور شمع علاقه ما می چرخیدند. چشمانم را بستم. تو با فریادی همه پروانه ها را کشتی. جز یکی. روی دستم نشست. بالهای نحیفش شکسته بود، نوازشی از سر ناچاری. نگاه خونین ضحاک چشمانت و خاکستر بهشت من. چشمانم را میبندم. من تاب دیدن نداشتنت را ندارم. تو را میسازم از نو اما همانطور که برای من بود. آن زمان که پروانه من بود. غریق این رویا شدم. صدای بسته شدن در نجات غریق جبار جبر آفرین مرا از تمنای عشق بیرون راند. ... دیدن ادامه ›› چشمانم را باز کردم.پروانه روی دستم نبود اما خاطرات حس راه رفتنش در ذهنم زنده بود و آنها چشمانم را برای همیشه بستند
من کوروش علیزاده هستم بازیگر و سرپرست گروه کارگردانی نمایش قلندرو. شما را به همراهی خود در شبهای پیش رو در پردیس تیاتر شهرزاد دعوت می نمایم. میزبانتان خواهیم بود در تماشای پروانه ای که دیگر نیست.
هرشب بجز شنبه ها ساعت ۲۱:۳۰
شهرزاد