فضای انتزاعی و معناباخته نمایش «تله و زیون» یادآور آثار ابزرد است. عبدالحی شماسی در مقام نمایشنامهنویس یک خانواده ایرانی را روایت میکند که بخاطر فقر، فرزند یکسالهشان را میفروشند و با پول دریافتیاش یک دستگاه تلویزیون خریداری میکنند. نمایش «تله و زیون» شرح مصائب زن و شوهری است که مجبور هستند فقدان خودخواسته فرزندشان را با تماشای برنامههای تلویزیونی پر کنند اما در این مسیر، چیزی که نصیب میبرند از دست دادن هویت انسانی و سرگرم شدن با برنامههای جهتدار تلویزیونی است. الهه پورجمشید با کارگردانی کمابیش وفادارانه به نمایشنامه، ریتمی تند و پرشتاب را به نمایش گذاشته است. البته اجرا میتوانست وجه فانتزی و جادویی بیشتری را بر صحنه آورد و به لحاظ بصری تماشاییتر باشد اما شوربختانه در این زمینه محافظهکارانه عمل کرده و نتوانسته بیش از این تماشاگران را شگفتزده کند. در طول اجرا، سازهای که قرار است دستگاه تلویزیون را بازنمایی کند همچون دال مرکزی عمل کرده و مناسبات این خانواده فقیر را از نو صورتبندی میکند. «تله و زیون» محصول درام دهه شصت و هفتاد شمسی است و با واقعیت این روزهای جامعه فاصله دارد. بیشک گوشیهای هوشمند، جایگزین حضور بیرقیب تلویزیون شده و مردمان نسل جدید به میانجی مصرف شبانهروزی این وسیله فراگیر، به مانند سابق در انقیاد دستگاههای تلویزیونی نیستند.
الهه پورجمشید توانسته اجرایی روان و صمیمی بر صحنه آورد و با بازیگرانی که در خدمت این نمایش هستند، فضایی گروتسک بسازد. اما «تله و زیون» به ماجراجویی بیشتری احتیاج دارد و فیالمثل برنامههایی که مجریان تلویریون به نمایش میگذارند میتواند از برنامههای معروف این سالهای صداوسیما فراتر رفته و فضاهای تازه و تجربهنشدهای را به نمایش گذارد. اما با تمامی این مسائل «تله و زیون» مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته و لحظات خوبی برای آنان تدارک دیده است.