نمایشی با متنی ساده و روان که به موضوع مهمی بنام دروغ از زاویه طنز نگاه میکند. صحنه ای ساده که چینش سیب ها در کنار آن تداعی کننده داستان درخت سیب و آدم و حوا است. از قدیم الایام دروغ در تمامی ادیان جز گناهان کبیره بشمار میآید و حال آنکه ورای مسائل دینی کاری غیر اخلاقی است که امروزه به هزار و یک دلیل همه انسان ها دروغ میگویند، و هیچکس نمیتونه ادعا کنه که تا حالا دروغ نگفته است.
کار بشدت از مخاطب خنده میگیرد(بگذریم که خود من خیلی اهل خنده های آنچنانی نیستم). هر دو اپیزود زمان و ریتم خوبی داشت. یه جاهایی از کار، نمایش به سمت استند آپ کمدی هم میرفت، که خوب جناب آقای غریب هم توش توانا هستند.
در اپیزود اول یاد فیلم بوتیک و دیالوگی که رضا رویگری با گلشیفته فراهانی داره و میگه از چه حیوانی خوشت میاد افتادم که رویگری در جواب گلشیفته میگه خر. و امان از این خر در نمایش نامه ها و سناریوها که چقدر میتونه پر معنی و پر از استعاره باشه.
در اپیزود دوم هم هنگام رکوع یاد فیلم مارمولک و بازی جذاب آقای پرستویی افتادم که نماز را بلد نبود بخواند.
بازی ها همگی خوب بودند. درود میفرستم بر والدین این دو دختر بچه نازنین که از این سن استعداد فرزندان خود را کشف و آنرا در مسیر درست هدایت کردند.
تشکر میکنم از تمامی عوامل و دست اندرکاران این نمایش و آرزوی موفقیت های بیشتر براشون دارم.