در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امیرحسین درباره نمایش شکافتن کام ماهی: سلام به همه نمایش خوبی بود .. بلکه نمایش خیلی خوبی بود. نمایش، متن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:56:21
سلام به همه

نمایش خوبی بود .. بلکه نمایش خیلی خوبی بود.
نمایش، متن فکر شده و سخته‌ای داشت که با کارگردانی دقیق و بازی‌های خوب و البته سخت همراه شده بود.
ایده جالب متن، که از طریق نورپردازی هوشمندانه‌ کارگردانی شده بود، برای رفت و آمد به خود/ناخودآگاه یا خیال/واقعیت یا (خیال/نماد/واقعیت) شایسته تحسین و تامل بود؛ شاید البته میشد فکری کرد که در عین حفظ دلالت واضح برای تماشاگر، از حالت توالی‌های با تشابه لفظی و اجرایی بالا به شکل دیگری درآید.

آقای بازیگر چه خوب و زیرپوستی، «بازی» نه، بلکه به «نمایش» در می‌آورد؛ خصوصا ته لهجه کرمانشاهی به عادی بودن و یکی از خود ما بودن کمک میکرد. نوسان‌های لحنی ایشان هم شایسته تحسین بود.
تعریف بازی خانم بازیگر را که از قبل خوانده بودم و خصوصا تسلطشون بر جزئیات حالات چهره عالی بود؛
با این ... دیدن ادامه ›› حال، فکر میکنم به خاطر بیان مستمرّ این تحسین‌ها، خطر القای «تو خیلی بازیگر خوب و توانمندی هستی» به مثابه سایه سنگین و وظیفه همیشگی برای خانم بازیگر وجود داشته باشد و باعث شود، خصوصا وقتی خودشان کارگردانند، تمایل به طراحی کنش‌های فوق عادی‌ بیشتر بشه .. در حالی که شاید بتوانند این همه توان و تسلط را در جیب مخفی‌شان نگه دارن تا در وقت لزوم آن را رو کنند.
این را در این جهت گفتم، که فکر میکنم نیازی به طراحی این حجم و شدت از زد و خورد وجود نداشت و از حدی به بعدش برای من ملال‌آور بود .. گویی این زد و خورد را، به مثابه منسکِ یک آیین، باید به جا می‌آوردند. (آن رفت و برگشت بین خیال و واقعیت هم، با وجود زیبایی ایده متن و اجرا، وقتی با مشابهت زیادی پشت هم تکرار می‌شد، این حالت را برایم تبادر می‌کند.)
البته شاید هم آن حجم و غلظت در خود متن بوده .. که اگر چنین است، شاید نیاز به تدبیری بود تا این لحظات چیزی بیشتر از صرفا جلوه‌های دراماتیک یا دلالت‌دهنده به نمادهای روانکاوانه باشند.

نکته جالب دیگر اینکه اوایل نمایش، مشکوک بودم که آیا فکر شده که این حجم از تنفر، باید حکایت زیرپوستی‌ای از محبت سابقی داشته باشد؟ به قول اخوان باید «داستان از میوه‌های سر به گردون سای اینک خفته در تابوت پست خاک» بگوید؟
شاید تا نیمه‌های نمایش شکّم برطرف نشد، اما وقتی جلوتر رفتیم دلالت خوبی به رستاخیز آن حس‌های سابق داده شد ..
که البته به همان سرعت که سر بر می‌آوردند، باعث دردسر مضاعف هم برای آن دو زبان‌بسته میشدند ...

خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند :)

پ.ن. : حسّ عجیبی است وقتی به این فکر می‌کنیم که مگر چند نفر در این شهر بزرگ خبر دارند، که در طبقه‌های پایین تئاتر شهر، در یک سالن نمایش جمع و جور، یک متن پرمحتوا، درباره یک موضوع بسیار مهمّ، با تلاش ستودنی هر شب دو بازیگر و گروه همراهشان اجرا می‌شود ..؟
.. آفرین و تحسین فراوان و خدا قوت!
امیرحسین عزیز
توجه و دقت شما و نقد دقیق و منصفانه‌تان، با لحنی متین و به دور از شوخی‌های زننده و خودنمایی بسیار قابل احترام است، به احترام شما می‌ایستم و کلاه از سر بر میدارم.
بی‌اندازه احساس غرور می‌کنم که نمایش مورد توجه‌تان قرار گرفت و پسندتان شد.
فقط جهت شفاف سازی عرض می‌کنم که صحنه‌های زد و خورد، تکرار صحنه‌ها و نوع رفت و برگشت در خیال مانند شخصیت سازی( نه شخصیت پردازی)، میزانسن‌ها و صحنه پردازی، ابتکار و خلاقیت خانم قناد بود که سبب شده است این متن جان بگیرد و مورد پسند شما و دیگر عزیزان قرار گیرد، باعث خشنودی ... دیدن ادامه ›› است که این نمایش بی‌ادعا در برابر اجراهایی که با ادعاهای بسیار می‌آیند و برای جذب مخاطب مجبور به تخفیف‌های بلیت می‌شوند، مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است و این مدیون نگاه مهربان شما و نقدهای سازنده‌تان است و به همین دلیل در برابر شما و تمام دوستانی که لطف داشته‌اند به این اجرا سر تعظیم فرود می‌آورم.
درباره خانم قناد به تجربه چند همکاری و قرار گرفتن در یک گروه هنری، عرض می‌کنم که ایشان سرشار از نبوغ و استعداد هستند که با پشتکاری مثال زدنی در کنار فروتنی و اخلاق حرفه‌ای شخصیت ایشان را ساخته است و همکاری با چنین هنرمندی آرزویی است که برای من برآورده شده است و از ایشان بسیار آموخته‌ام.
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
امیرحسین
سلام و ارادت خدمت آقای کیانی عزیز نکته‌ ای که اشاره کردید برام جالب بود؛ برای من یه توجیهش اینه که نمایش فقط در پوسته رئالیستی و لایه واقع نمی‌گذشت؛ شاید برخی یا همه زد و خوردها رو بشه اینجوری ...
به نظرم نچسپید به کلیت کار...
بهرحال باید منتظر نقد حرفه ای ها باشیم..

۰۵ اسفند ۱۴۰۲
امیرحسین
سلام و عرض ادب خانم قناد بزرگوار بسیار ممنونم از لطف و توجه شما مهارت شما در توسعه و ارتقای کار گروهی ستودنی و آموزنده است .. وقتی شما به عنوان کارگردان چنین همدلی‌ای در تیمتان به وجود آوردید ...
ممنون و سپاس فراوان از شما 🙏🏻🌹باعث افتخار من هستش و خوشحالم که مورد توجه بوده
این لطف شماست به بنده و‌هر انتقادی هم که باشد ما با گوش جان می شنویم
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید