به مناسبت روز جهانی تئاتر
روزنامه سازندگی سهشنبه 14 فروردین 1403
"تئاترو وضیت جنگی"
چند سالی است که 27 مارس، روز جهانی تئاتر برایمان معنای دیگری دارد. با حفظ آنچه ماهیت و موجودیت تئاتر است، ما علاقمندان، مخاطبان و فعالان عرصه تئاتر، نمایش واجراهای صحنهای را بر آن داشته که طی سالهای اخیر، از حضور زندهی این هنر بر صحنه، انتظار بیشتر و موثرتری داشته باشیم .انتظاری که علیرغم ضرورت، برآورده نمیشود.
یون فوسه نمایشنامهنویس نروژی و برنده نوبل ادبیات 2023، مطلب روز جهانی تئاتر امسال را بر عهده داشت او در متن خود به تئاتر و هنر صلح جهانی اشاره کرده است . درست در جایی که ما در تئاتر امروزمان، در نقطه مقابل آن قرار
... دیدن ادامه ››
گرفتهایم.
البته که از تئاتر میبایست تاثیرات انسانی، آرامش و صلح بیشتر در جهان را انتظار داشت و تئاتر را در راستای اشاعهی پرهیز از هر نوع خشونت و ستیزی بکار برد. اما در تئاتر امروز از یک سو ما، در برابر حجم وسیعی از تولیدات سطح پایین، دمدستی، پیش پاافتاده، کمدیهای مبتذل و سرهمبندیهای یک شبه، فارغ از هر تمرکز و تمرین مورد نیاز، سرمایهگذاران غیرمرتبط که تنها به فروش گیشه و نسبتهای فامیلی اهمیت میدهند و متنها و اجراهای ضعیف قرار گرفتهایم و از سوی دیگر با اندک تولیدات فکرشده و ایدههای نابی که با تیغ سانسور و سلیقههای سازمانی و گروهی، اخته و بیسروته شدهاند. آنچنان که دیگر به ندرت رنگو بویی از کنشورزی، تبادل تفکرو اندیشه و فهم راستین در اجراها را شاهد هستیم. گویی در این شرایط اگر نخواهیم تئاتر بیش از این در ورطه روبه زوال فرو رود و اساسا از نقش و ماهیت هنری، دغدغهمندی و اثرگذاریاش دور نشود، میبایست در وضعیتی از جنگ و مبارزه قرار بگیریم که فرسایشی مدام به همراه دارد.
این فرسایش چه برای مخاطبان و تماشاگرانی که وقت و هزینه زیادی صرف یک اثر نمایشی میکنند و چه سالندارها که با وجود روزمه و سابقه سطح بالای اجراهایی که پیشتر پذیرای آنان بودند و چه بازیگرانی که لاجرم مجبور به حضور در اجراهای ضعیفی میشوند، وجود دارد. از سویی مترجمان نمایشنامههای خارجی نیز در کم فروغترین وضعیتی قرار گرفتهاند که نه نمیتوانند فعالانه و فیزیکی در تمرینات و اجرا حضور داشته باشند و نه از همکاری برای اجرای متن ترجمهشدهاشان، پرهیز نمایند.
اتفاقات اجتماعی در سطح وسیع جامعه، همواره هنر را نیز تحت تاثیر قرار داده و از هنر کنشورز با مواجهه مستقیم و بیواسطهای مانند تئاتر، بیش از پیش گمان تاثیرو تغییر میرود. بازتابی از آنچه مطالبه اکثریت قشر جوان جامعه در برابر اجبار و تحمیلها و فشارهایی که بدون شک با ترفند ارزشگذاری عرفی و آئینی و پشتوانههای قانونی، مشروعیت پیدا کرده اما در واقعیت همچنان مورد نارضایتی بوده و در نتیجه انتقال آن با مدیومهایی مانند تئاتر امکانپذیر است. اکتیویسم در تئاتر، پیشینه زیادی دارد. در دورههای مختلف و هر زمان که احساس میشد، ارتباط و اهمیت اجتماعی در هنرها به ویژه تئاتر، کم شده و یا از دست رفتهاست، با نیرو و تلاش بیشتر به آن بازگشته است.
هنرمندان تئاتر پس از سالهای ۱۹۹۰ و تغییرات گسترده جهانی بار دیگر اهمیت وجود تئاتری اکتیویسم و اجتماعی را با حضور بر صحنههای نمایش با آثاری که با لحاظ عناصر زیباشناختی، به مسائل اجتماعی و سیاسی روز جوامع میپرداخت، یادآوری کردند و با تاکید بر اهمیت تئاتر مشارکتی و امر سیاسی، دست به تولید آثاری با این مضامین زدند. چنانکه پس از مدتی مفاهیم مورد نظر در تئاتر به مفاهیمی مرتبط و متاثر از وضعیت سیاسی اجتماعی جهان، درآمد و متمرکز بر آن شد.
اما آنچه در تئاتر ما اتفاق افتاده و میافتد، گویی هر چه بیشتر از کارانداختن این وجه مهم، فعال و کنشورزانه از آن است. تئاتری که با تمایل زیاد به فروش و کسب درآمد، از مسیر متفکرانه و کنشگر به سمت جذب چهرههای سینمایی و مشهور و متنهای سراسر کمدی با انباشتی از الفاظ رکیک و اشارات جنسی، منحرف شده است.
هرچند پس از وقفه طولانی دوره بیماری کرونا و اتفاقات اعتراضی جنبش مهسا که موجب کنارهگیری گروههای حرفهای و متعددی از صحنه شد، تئاتر عزمی برای احیاء و بازگشت به روال عادی حضور بر صحنه داشت. اما این بازگشت نه تنها درخشان نبود بلکه مسیر دیگری پیش گرفت. چنانکه در جشنوارهها نیز این کارنامه، قابل ردیابی است. بیش از دو سوم تولیدات صحنهای در سال گذشته متنهای آبکی و پرداختهای بسیار ضعیف اما پرزرق و برق و بهره از چهرههای سینمایی و تلوزیونی و اندک نمایشنامههایی که هر چند ایده و پیامی اجتماعی و یا قابل تعمقی داشتند اما با گنجاندن تکه کلامهای گل درشت اعتراضی و یا لودگی و دیالوگهایی رکیک، به سطح مبتذل و یا عامه پسندانهای نزول میکردند. معیار و ملاک اعتبار یک نمایش به درآمد و میزان فروش میلیاردی معطوف شد که به جیب تهیهکنندگان میریخت. و البته قابل تصور است که بسیاری از آثار نیز بدلیل جرح وتکهپارهشدن توسط سیستم سانسور، پیکره بیجان و کمرمقی از آب در آمدند که لاجرم ارتباط موثری با تماشاگر برقرار نمیکرد.
با این شرح به نظر نمیرسد در سال تئاتری پیش رو نیز اتفاق متفاوتی در این عرصه رقم بخورد. و همچنان برای داشتن تئاتری پویا، خلاق و فعال، با اعصابی پولادین و افسوس و حسرتی عمیق بر جان از جای خالی کارگردانان به نام و پیشکسوت تئاتر و جوانان صاحب سبکی که اجراهایشان میخکوبکننده بود، به میدان نبردی میرویم که لااقل تماشاگری فهیم، رهایییافته و کنشگر باشیم.
نیلوفرثانی