دیشب ایننمایش را در سالن چارسو تئاتر شهر به تماشا نشستم. نمایش همه چیزش به اندازه است. از دیالوگ ها و بازی ها گرفته تا نورپردازی.
بازی هیچکس بیرون نمیزند و حرف ها به دهان شخصیت ها مینشیند
میتوان با بخش هایی از آن موافق بود یا نبود ( اما مگر مهم است؟) اما نویسنده حرف و نظرش در مورد زندگی و امید و مرگ خودخواسته را بیان میکند و به نظرم کلامش منعقد میشود. یک ساعت و ربع اجرای سر حال، گاهی خنده آور و گاهی گریه دار، یک کمدی درام استاندار و دوست داشتنی.
شخصیت های انتخابی همه فکر شده بودند و مگر میتوان در بخشی از وجود هر کدام؛ چه کم و چه زیاد هر کس بخشی از خودش را نبیند؟
نمایش یک آینه رو به روی انسان ناامید است و سعی میکند به او امید زندگی بدهد
از دیدن نمایش لذت بردم و ضمن خسته نباشید به گروه و آرزوی درخشش و موفقیت برایشان، سایر دوستان را به دیدن آن دعوت میکنم