وقتی یک نمایش با این همه هزینه و وقت قرار اجرا بره، ای کاش قبلش فکر بشه ایا این موضوع با دغدغه جامعه و زمان امروز ما همخونی داره؟!
تو کشوری با این همه دغدغه و مشکل، بیان یک مسیله کلیشهای و رنگورورفته اما به شکل فلسفی «هرکی باید، بفهمه خودش به فکر خودش باشه» نه تنها برای من که تو این کشور با این همه دغدغه زندگی میکنم جذابه بلکه خستهکننده و اذیت کننده هم هست
این نمایش ترجمهای از یک نمایشنامه خارجی که اتفاقا به درد همون ۱۹۸۴ میخوره اونم برای کشورهای اروپایی و امریکایی که خالی از مفاهیم فلسفی و عرفانی هستند نه خاورمیانه و کشور متلاطمی مثل ما