لیرشاه ، سیاه ترین تراژدی شکسپیر؛
.
.
.
.
شجاعت میخواهد لیرشاه را اجرا بردند!
یک فروپاشی واقعی!
مملکتی که به تملق و صداقت به فروپاشی نزدیک می شود و پادشاهی که در گیر و دار طوفان و ابر های مهیب عقل خود را از دست میدهد.
بودن یا نبودن
... دیدن ادامه ››
کدام است؟
کردلیا که جز عشق فرزند به پدر چیزی ندارد.
و دختران دیگر که به تملق همه چیز را برای خود می خواهند!
خوش به حال لیر که دخترش را دید و امان از چشم های کور گلاستر که به خیانت و دروغ فرزند نیک خویش را از خود راند تا مگر لحظه ی آخر که با شناختنش بمیرد.
تراژدی لیرشاه یکی از سخت ترین و تلخ ترین نمایش هاست.
افتخار آشنایی با خلاقیت ، تفکر و کارگردانی خوش استایل کاوه مهدوی را دارم.
او قطعا جزو معدود کسانیست که میتواند لیرشاه را به درستی به اجرا برساند.
از روند چندین ساله و گرفتاری ها و مانع هایی که بر سر راه اجرای لیرشاه بود باخبرم.
از خیلی سال ها قبل که ایده ی اولیه ی خلاقیت اجرایی به ذهنش رسید و دراماتورژی که حاصل روز ها و شب هاست!
از سال ۹۸ که با همهگیری ویروس کرونا اجرا به زمانی نامعلوم سپرده شد ، تا زمان درستی که "الان" است!
طراحی هایی که بهتر و خلاقانه تر شده.
نظم و همگونی و هم پوشانی ایده ها که جلوه گاه شده.
و بازی زیبا ، بی نقص ، خوش ریتم و دیدنی بازیگران!
لیر درخشید.
کنت درخشید.
ادگار درخشید.
ادماند درخشید.
گلاستر درخشید.
ریگان و گانریل درخشید.
پیرمرد درخشید.
ازوالد درخشید.
آلبانی درخشید.
و همه ی بازیگران که درخشیدند و در مرکز همه ی این درخشش راهبری و مدیریت درست کاوه مهدوی قرار داره!
دلیل اینگونه نظر دادن نسبت به کار رو متوجه نمیشم.
از هر لحاظ مورد نقد و بررسی قرار بگیره کار در مدار درستی از چرخش قرار داره و [بی نهایت پیشنهاد میشه].
با تشکر از زحمات تک تک عوامل و اجرا و آماده سازی این نمایش خوش ساخت!
با احترام💚