این نوع آثار عموما در دو بخش قابل بررسی هستند. یک جنبهی فنی اثر و یک جنبهی ارتباط گیری مخاطب با اثر که عموما سلیقه و نوع نگاه مخاطب در اون دخیل هست( و البته لزوما قضاوت اشتباهی نیست)
از جنبهی سلیقهای طبیعتا این گونه آثار که از رویهی کلاسه شده و فرم معمول پیروی نمی کنند، یا موافقان کامل دارد یا مخالفان کامل. میانهای نیست. از این جنبه هر دو گروه نیز محق هستند و نظرشان در گروه خودشان درست است و لذا نباید از وجود تفاوت در دیدگاهها متعجب بود.
از جنبهی فنی اما مسئله فرق می کند و قضاوت گونهای دیگر است. اثر به لحاظ طراحی ( اعم از طراحی حرکت، لباس، نور، صحنه، شیوهی بازیگری و…) هوشمندانه و دارای پلن بوده است.( اینجا امتیازدهی و درجه بندی نمی کنم، بلکه اشاره به داشتن فکر پشت کار میکنم)
در روایت اثر از تکنیک های تئاتر ابزورد بهره گرفته شده و به خوبی کاراکترهای متمایل به ابزورد را ایجاد کرده است. تکرار، کاریکاتور، استیصال، بی تحرکی و … به خوبی نمود دارد. از این جهت می توان گفت اثر در بُعد اجرایی موفق است تا کلامش را منتقل کند.
در متن نیز فضا و ایدهی اصلی اثر جذاب و قابل همذات پنداری است و از طرفی دغدغهی روز مردمان خاورمیانه است. با این حال اجرا از متن جلوتر است و در متن به ویژه در روایت و هدف گذاری اشکالاتی دیده می شود و همین اشکالات نمی تواند همپای یکدستی موجود در اجرا پیش برود.( توضیح بیشتر نیاز به مثال از کار دارد)
در مجموع من دیدن این اثر به خاطر اجرای منظم، محتوای قابل تأمل و از همه مهمتر حضور بازیگران جوانی که چهره نیستند و برای ما دهه شصتی ها با حضور اینگونه بازیگران، یک تئاتر بیشتر مفهوم تئاتر رو داره، پیشنهاد می کنم.