وقتی که “ کُلُّ مَنْ عَلَیها فان “ ، بهتر نبود نگارنده بجای اینهمه تلاش نا موفق برای خود اعدامی و پُف ناله و شَتَلَک پرانی به زمین و زمان و تکفیر هر جنبنده ای که وُول میخورد البته در کلیات آثار ، کمی بیشتر از زندگی و زیبایی های زودگذر آن که احتمالا در آن سالها با کیفیت تر و حداقل اورجینال تر از امروز بود لذت میبرد ؟!
اگر آن بزرگوار امروز می زیست و اگر چند صباحی در چنین وضع گُل و بُلبُلستانی دوام می آورد حتما صفحه ی مجازی اش از چند میلیون دنبال کننده فراتر میرفت و تیک آبی اش را داخل سینی تقدیمش میکردند !
البته ما به جای ایشان نزیسته ایم پس بهتر که سرمان به کار خودمان باشد !
من بنا به دلایل مختلف هنوز موفق به مطالعه ی آثار نویسنده مذکور نشده ام و در نتیجه مواجه ی مستقیمی با اون ندارم اما اینکه چرا افکاری اینچنین مایوس و ضد همه چیز و به نظر تیره و تار مورد استقبال ایرانیان است و از مظاهر اصلی پیش آهنگی روشنفکری کلاسیک ایرانی به شمار می آید برایم سوال است که حتما باید با مطالعه ی آثارش برای خودم پاسخی دست و پا کنم .
اما گذشته از این ، هرگز به خودم جرات قضاوت کسانی که دست به خودکشی زده اند را نمیدهم و تنها میتوانم برای زندگی از دست رفته شان
... دیدن ادامه ››
متاسف باشم …
اما از متن این چنین بر می آید که انگار نویسنده بیشتر از سر بطالت و بیهودگی و شاید کم مشغلگی قصد ملاعبه با مرگ را دارد و یا آگاهانه یا نا خودآگاه به روش خود و طی اقداماتی پیشروآنه در پی جلب توجه است !
چرا که همانطور که شاید همه ی ما از طریق اخبار و مطالعات و مستندات و یا گاهی و البته در کمال تاسف کمی نزدیک تر با رویداد خودکشی در اطرافمان توسط افرادی مواجه شده ایم ، در اکثر موارد عمل موفقیت آمیز است و تنها درصد کمی از آنها نجات پیدا میکنند و به زندگی بازمیگردند .
آنهم به این دلیل است که عمدتا این عمل یا در پی یک جنون آنی و به هر دلیلی رخ میدهد ، یا فرد به دلایل متعدد و در هر یک از مناسبات زندگی اعم از شغلی ، عاطفی ، روحی و حتی در برخی موارد سیاسی آنهم بعد از طی یک خط سیر در یک بن بست قرار میگیرد و ناچارا دست به انتحار میزند .
حالا اینکه کسی حوصله اش از همه چیز سر رفته باشد جدای از اینکه نوبر است اما همچنان قابل قضاوت نیست اما پرداختن به آن نیز فایده مند به نظر نمیرسد .
نتیجتا لزوم نبش قبر چنین متونی آنهم “ در شرایط حساس کنونی “ آنچنان ثمر بخش نمی نماید .
درباره ی فُرم نیز اثر علی رغم تلاش صادقانه ی مجریان آن از یک اجرای تجربی پا فرا تر نمیگذارد و فارغ از سبک انتخابی برای اجرای آن که عروسک گردانان حضور کامل و موثر در اجرا دارند و شخصا علی رغم آنکه آنچنان ارتباطم برقرار نشد اما بعلت عدم آگاهی کامل درباره ی شیوه های اجرای عروسکی نظری هم ندارم و تنها به آن بسنده میکنم که ای کاش موسیقی در بخش های مختلف ناگهان کات نمیشد و تدریجا از صحنه قبل به صحنه بعد فید میشد .
مجموعا آرزوی موفقیت دارم برای گروه نازنین نمایش “ زنده بگور “ و به امید آثار بعدی شان .
از زندگی بگوییم ، مرگ خود ما را خواهد یافت ..