در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مهدی امیری درباره نمایش انگلیسی: خیلی خیلی کار دل‌نشینیه و کاملاً می‌دونه که چطوری باید پیامش رو منتقل
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:53:06
خیلی خیلی کار دل‌نشینیه و کاملاً می‌دونه که چطوری باید پیامش رو منتقل کنه.

من عادت دارم قبل از دیدن هر نمایش، فیلم یا ... بعد از خوندن خلاصه داستان سعی کنم با اطلاعاتی که از شخصیت‌ها و داستان دارم، خودم رو بذارم جای نویسنده که قراره سوژه‌م چی باشه و در نهایت چه پیامی داشته باشه. وقتی در خلاصه این نمایش اومده که داستان در مورد ۴ نفره که می‌رن کلاس تافل و ...، من گفتم خب لابد می‌خواد به موضوع مهم اما تقریباً کلیشه‌ شده‌ی "مهاجرت" بپردازه و بعد از اون دیگه هیج ایده‌ای نداشتم.

خیلی جالب بود برام که علاوه بر خود این موضوع، به طرز قابل‌توجهی به "زبان" و "فرهنگ" هم پرداخته شد. اوجش دیالوگ پایانی مرجان بود که می‌گفت آدما وقتی می‌رن اون سر دنیا، با خارجی صحبت کردن از خودشون دور می‌شن و مسئله اینه که یه نفر تا کجا می‌تونه از خودش دور بشه! یا به طور ویژه شخصیت زبان‌آموزِ مادر (فکر کنم رویا بود اسمشون) و کلمه mom و اسم بچه و غیره.

برام جالبه بدونم آدم‌هایی که سن‌شون کمتر یا بیش‌تر از دانشجوعه (اگر بچه خودشون مهاجرت نکرده باشه) چطور با این کار ارتباط می‌گیرن و چه ... دیدن ادامه ›› حسی در انتها پیدا می‌کنن؛ بشخصه بعنوان یه دانشجوی سال آخری، خیلی خیلی تونستم ارتباط بگیرم و تاثیرگذار بود برام.

نکته آخر هم این‌که همه چی برام خیلی جالب‌تر هم شد وقتی دیدم نویسنده این کار خانم تحصیل‌کرده‌ای هستن که ایرانی‌ان ولی آمریکا به دنیا اومدن و بزرگ شدن. احتمالاً خیلی از مینی داستان‌هایی که از شخصیت‌ها دیدیم (زبان‌آموز مادر یه جور، امید یه جور، مرجان یه جور و ...) الهام‌ از آدمای واقعی بودن. وگرنه که در مخیلاتم نمی‌گنجه که کسی که پیش‌زمینه‌ای در این موضوعات نداره، بتونه همچین آش پرملاتی رو درست کنه!

پ.ن. پوستر و بروشور خیلی زیبان. عوامل این نمایش نشون دادن هم حضوری و هم غیرمستقیم چقدر احترام قائلن به مخاطب‌شون
قربان نظر لطف شماست
خیلی خوشحالم که نمایش و دوست داشتید
مرسی که تشریف آوردید قربان
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید