اگر به دیدن این نمایش می روید خود را برای دیدن یک قصه ی زیبا آماده کنید. همان که می گویند یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود تووی یک جزیره کوچک پسری به نام ماجو با مادرش زندگی می کرد و .... چیزی که حداقل خودم بسیار دوست دارم. نمایش چارچوب های یک قصه خوب را دارد. ساده و روان، قابلیت بیان شفاهی و گفتاری، وجود اتفاقات و حوادث پشت سر هم که کاملا در مسیر قصه گویی هستش، وجود حوادث غیر منتظره در قصه. در قصه گویی ایجاب می کند قهرمان قصه یک شخصیت اساطیری یا شناخته شده باشد که شاید می توانست از آن بهره جست. در هر حال از این بابت تاکید می نمایم که با قصه مواجه هستیم که هر تماشاگری می تواند از اول تا آخر آنرا با جزئیات به صورت ساده و قصه گویی تعریف نماید و این خود بسیار لذت بخش است. هر چند رگه هایی از رمان جزیره گنج رابرت لویی را حس خواهید کرد.اما قطعا اگر صندلی های بسیار سفت سالن مجال دهد، از دیدن نمایش لذت خواهید برد. بازی ها، دکور، موزیک، همگی قابل قبول هستند. خانم نقوی عالی بدون دیالوگ و قوی مثل همیشه. ستاره و خسرو پسیانی یک بازی هیجان انگیز و با نشاط دارند. اما به نظر من کاظم سیاحی بار دیگر توانمندی خود را به رخ کشید. نشان داد بازی در نمایش تاریخی کلنل و اجتماعی نکبت و هر نقش دیگری از ایشان ساخته است و واقعا فوق العاده بودند. در کل یک تیم منسجم را خواهیم دید و متوجه گذشت 95 دقیقه نخواهید شد. خسته نباشید همه عوامل نمایش و آرزوی موفقیت.