در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال Majid Hasanpour | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:29:58
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
چه اهمیتی دارد وقتی نمایش با تاخیر زیاد آغاز می شود. مسئولین پردیش شهرزاد فقط به فکر درآمد هستند و احترام به مخاطب هیچ جایگاهی برای آنها ندارد. می خواهند از هر پله ای درآمد کسب کنند، ساعت بین اجرا ها را کم کنند تا بیشتر درآمد کسب کنند. خوب طوری تنظیم کنید که تیم اجرای بعدی زمان کافی برای دکور، گریم، نور و صدا و هر چیز دیگری را داشته باشد. از سایت تیوال هم گله داریم. وقتی اعلام می کنید پس از شروع اجرا از ورود تماشاگر جلوگیری می شود، لطفا ترتیبی اتخاذ گردد که در تاخیر بیش از 20 دقیقه نیز امکان کنسلی و دریافت وجه وجود داشته باشد. مسئول سالن که می گوید کنسل کردن بلیط و برگشت آن به ما مربوط نیست؟ پس به کی مربوط است؟ همه سوار این کشتی هستیم. وقتی سالن تائر که یک فضای فرهنگی است برای مخاطب ارزشی قائل نیست، انتظاری از سایر ارکان جامعه نداشته باشیم. قطعا عوامل سالن و سایت تیوال هم بخشی از آنها دروغ می گویند می باشند.
در خصوص نمایش هم باید عرض کنم موضوع روابط زناشویی و خیانت را خیلی ساده اجرا کردند. نمایش از اواسط خسته کننده می شود و تماشگر بی حوصله می شود. خیانت پدیده ای دردناک است و در این نمایش اثری از درد نیست. خیانت طرفین به دنبال عواملی همچون، انتقام، عدم رضایت جنسی، عدم رضایت عاطفی، کشف تجربه جدید، احساس تنهایی، احساس مهم نبودن، اعتماد به نفس پایین و هوش هیجانی پایین، حادث می گردد. به نظر زن هوش هیجانی پایین دارد و رضایت عاطفی ندارد. اما خیلی ساده لوح به نظر می رسد. مرد شاید رضایت عاطفی ندارد. اما شخصیتی ندارند که بتوانند جنایتی را مرتکب شوند.
در هر حال خسته نباشید
بازیگران گویا اولین اجرا را انجام دادن و گاهی حس تاتر مدرسه بهت دست می داد. بیشتر تماشاگران هم از دوستان و اقوام بازیگران بودن و انگار رفتی مهمانی خانوادگی. خدایی من که نفهمیدم به چه چیزی این همه خندیدن؟؟؟ به هر حال کارگردان که از قضا تهیه کننده هم می باشد، اهدافی داشته است. اما در کل از نظر من ضعیف بود.
دقیقااا همینه . اصلا به چی میخندیدن اینا . همه فامیل و هم گل به دست
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به عنوان یک نمایش طنز سیاسی نمره ضعیفی می گیرد. وحید آقا پور به نسبت نمایش خبری از او نیست را نیز در حال اجرا دارد، خسته تر است. هرچند دو سبک متفاوت می باشد. اما حداقل من نتونستم ارتباط با این شخصیت بگیرم. سعی شده دستمایه آزادی بیان و قلم و تفاوت ارزش ها در آن دیده شود. اما کامل نیست. در واقع نمی توان به آن نمره قبولی در طنز یا کمدی سیاسی داد.
نمایشی زیبا و دلنشین. بازی روان و شاداب سینا رازانی، امیر غفارمنش و به ویژه مرجان آقانوری که با سابقه ای که ایشان دارند، انتظار جز این هم نبود. این نمایش حداقل برای من بسیار جذابیت داشت چون با اینکه حدود 25 سال از اخذ دیپلم می گذرد هنوز خواب می بینم درس شیمی را قبول نشده ام و باید دوباره امتحان بدهم یا سربازی خود را کامل انجام ندادم. خواب های تکراری که همه خاطرات در آن مرور می شود. پیام هایی هم در تاتر وجود داشت مثل تراشیدن قلم. حداقل من برداشت خاصی کردم. تماشاگر قطعا از این نمایش لذت خواهد برد. اما اجرای سماع توسط کارولین خدادیان موضوعیتی با داستان نداشت و شاید قصد هنرنمایی و به وجود آوردن تماشاگر را داشتند. نیایش و نه رقص سماع فضای مخصوص و حال و هوای خود را می خواهد نه برای این نمایش. نکته مهم اینکه اگر روزی دیدید که نمایش در سالن شهرزاد به موقع یا با حداقل تاخیر شروع شد، باید روز ملی تاتر بدانیم.
خسته نباشید و تشکر ویژه از عوامل نمایش شیزوفرنی.
بازی ها درجه یک و فوق العاده همه چیز درست و عالی بود و تمام طول اجرا مخاطب رو جذب خودش میکرد
دم شما گرم
۱۶ بهمن ۱۴۰۲
فاتمه فاتمه
خسته نباشید و تشکر ویژه از عوامل نمایش شیزوفرنی. بازی ها درجه یک و فوق العاده همه چیز درست و عالی بود و تمام طول اجرا مخاطب رو جذب خودش میکرد دم شما گرم
دمتان گرم و سرتان خوش باد🙏
۱۶ بهمن ۱۴۰۲
اتفاقا چندروز پیش نمایش دجال با ده دقیقه تاخیر شروع شد و به همراهم گفتم که باید جشن گرفت این اتفاق رو !
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
«عشق میل مفرط است و اشتقاق عاشق و معشوق است از عشق، به معنی فرط حب و دوستی، و مشتق از عشقه و آن گیاهی است که به دور درخت پیچد و بعد از مدتی خود درخت نیز خشک شود. و چون عشق به کمال رسد، قوا ساقط شود و میان حب و خلق ملال افکند و از جهت غیر دوست ملول شود یا دیوانه شود و یا هلاک گردد»
باید گفت نمایش به نوعی در ستایش عشق افراد در زندگی به یکدیگر می باشد. در نمایش نباید انتظار فرو ریختن شخصیت افراد را داشته باشیم. در نمایش عشقی را درون هر یک از شخصیت ها وجود دارد که شاید از لحاظ عقلی نپذیریم اما از طریق دل می پذیرم. بر خلاف بعضی از نمایش ها که افراد اتوکشیده و مبادی آداب به مرز فرو ریختن اخلاق می شوند، اصلا در این نمایش آنرا نمی بیینم. چارچوب ها مشخص است و عشق است که منجر به قدم زدن در باران می باشد. واقعا نمایش تاثیرگذار و زیبایی می باشد و واقعا به ویژه برای زوجین یا کسانی که در زندگی بطور عامیانه شکست عشقی خورده اند، بسیار زیبا و آرامش بخش می باشد. حال تماشاگر خوب است و از آن لذت می برد. بازی ها زیبا، خنده به موقع، جر و بحث به موقع، پایان زیبا. چند دقیقه ای که آریا قاسمی به نمایش اضافه می شود نیز فوق العاده زیبا بود. خسته نباشید به همه عوامل. اما سالن سیستم تهویه ندارد و هوای داخل بسیار سنگین و گرم بود. دو ساعت نشستن بر روی صندلی هایی که در ادارات برای اننتظار ارباب رجوع می گذارند، بسیار سخت بود. این نمایش توانایی اجرا در سالن های بسیار بهتری را نیز دارد.
در هر حال خسته نباشن
میگم آقای امیر کربلایی چطور می تونه همزمان هم در تاتر شهر باشه و هم در تماشاخانه ملک
آفرین به توانایی شون
۱۲ آذر ۱۴۰۲
والا برای منم سواله تازه دو تا سانس هم هست
۱۴ آذر ۱۴۰۲
Fateme Nematy
فردریک ساعت ۹.۱۰ دقیقه تموم میشه . شام خداحافظی ساعت ۹.۳۰ تو بیست دقیقه باید خداحافظی کنند 😁 گریم پاک کنند😁لباس دربیارند😁 بِدَوند😁گریم کنند دوباره 😁لباس بپوشند😁و شروع کنن😁 خدا قوت بهشون
سلام فردریک اگر ساعت 19 شروع بشود، که حداقل 10 دقیقه تاخیر دارد، 2 ساعت و نیم طول می کشد. چطور ساعت 21:30 در اجرای تماشاخانه ملک حاضر می شوند؟
۱۸ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
استانیسلاوسکی میگه زیبایی چیزی است که زندگی را تعالی می بخشد روح انسان روی صحنه و از روی صحنه، یعنی احساسات و افکار هنرمندان و تماشاگران.
نمایش فردیک همان درک احساس تماشاگر از زندگی هنرمند و مسائل و مشکلات آنان است که به باور می رسد. آیا هنرمند خود را جدا از مشکلات جامعه می داند یا با جامعه همدرد است؟ برای نفس کشیدن در عرصه هنر چه مشکلاتی دارند؟ در این نمایش زیبا متوجه گذشت زمان نمی شویم و خستگی معنا ندارد. چون با روح تماشاگر ارتباط می گیرد. بازهای عالی که هم می خندیم، هم غمگین می شویم و هم تفکر و تامل می کنیم. این همان ارتباط از صحنه با روح تماشاگر می باشد. بدون شک یک شاهکار دیگر از کارگردان سقراط، ریچارد، سرباز شوایک و فاوست. یک گروه منسجم و کاربلد. واقعا خسته نباشید و از اینکه لحظات زیبایی را برای تماشاگر رقم می زنید، سپاسگزاریم.
اگر علاقمند به تأتر هستیم آداب آنرا نیز یاد بگیریم. اگر قراره برای پز دادن و استوری که من رفتم تالار وحدت و فلان نمایش را دیدم لطفا تاتر نیایید. لطفا به ساعت نمایش و مدت نمایش توجه کنید و هنوز یک ساعت نگذشته، موبایل را روشن نکنید چقدر از نمایش مانده. تماشاگر محترم ردیف 11 از صندلی 7 الی 10 که دیشب 20 آبان نمایش را دیدی، خسته نشدی نصف نمایش را پچ پچ کردید و حرف زدید؟ موبایل ها که روشن و قبلا همکاران تالار یه لیزر به نشان تذکر داشتند که موجود نبود. خیلی جالبه اگر علاقمند به تاتر هستیم نمی دانیم کی تمام می شود و به بغلی می گویی هنوز ادامه داره؟ شاید من خیلی توقع بالایی دارم اما یک صدا و صحبت کردن ممکنه تماشاگر یک دیالوگ را از دست بدهد. بخدا دو ساعت سکوت به احترام عوامل نمایش و سایر تماشاگران، کار سختی نیست. واقعا باید تبریک گفت به این همه اهتمام در استوری آنی گذاشتن. حالا خوبه دیروز اینترنت در سطح کشور مشکل داشت. در هر حال لذت بردن از زمانی را که برای دیدن نمایش اختصاص می دهیم، حق همه می باشد و فرهنگ رفتن به تاتر را داشته باشیم.
در خصوص نمایش واقعا بازی آقای شهروز دل افکار خوب بود. اما در همین نقش ها تکراری بازی می کنه. اتول سرون، رویای نیمه شب تابستان، تقریبا داره با یک ادبیات بازی می کنه. من شخصا پولاد کیمیایی را خیلی دوست دارم، اما بازی قوی تر فکر می کردم داشته باشه. خانم نورا هاشمی مثل همیشه عالی و استاد عقیلی هم فوق العاده. در هر حال در این روزگار سخت، خوب کردن حال مردم مخصوصا با ای ایران بسیار لذت بخش بود. متشکرم و خسته نباشید.
دیشب نمایش را دیدم و واقعا جا دارد استقبال بیشتری از این اجرا بشود. کاملا یک موضوع اجتماعی که در طبقه متوسط در حال سقوط جامعه و در خانواده های ایرانی وجود دارد را شاهد بودم. بازی های خوب و دیالوگ هایی که بدون پرده پوشی قطعا در چنین فشارهای روانی بین اعضای خانواده رد و بدل می شود. خسته نباشید و خدا قوت. موفق باشید
ممنون که اومدین آقای حسن پور. امیدوارم همین اتفاق بیفته.
🤍🤍
۱۶ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام و خسته نباشید خدمت همه عوامل. بالاخره اجرای یک نمایش با پرداختن و یا اشاره به پرونده های مفاسد اقتصادی و به اصطلاح دانه درشت، قطعا محدودیت هایی دارد. هرچند در ظاهر کشته شدن یک زن در آپارتمان و ورود پلیس و مقداری چاشنی طنز در آن وجود دارد. اما سعی شده بود از دخالت ها در این گونه پرونده ها نیز، اشاراتی داشته باشد. آقای امین میری شاید از لحاظ ذهنی آماده قبول نقش پلیس را نداشت و گاهی هم انگار متن یادش می رفت. پلیس آگاهی صدای خشن، رسا، گام محکم و جذبه خاصی باید داشته باشد و به نظر من آقای میری این آمادگی را نداشت. نمایش یهویی تمام می شود و روابط و انگیزه افراد ازترکیه تا ایران، گنگ و با سوال باقی می ماند. تماشاگر هم در این نمایش می خندد و هم سکوت می کند. یعنی هم طنز و هم تراژدی. نکته جالب حس و حال خانم تیرانداز بود. ایشان پس از پایان نمایش با چشمان قرمز که گویی بسیار احساسی شده بودند و پخش آهنگ خاص استاد علیرضا قربانی به نام روزهای بی قرار با پس زمینه کودکان کار و آسیب های اجتماعی، قطعا ایشان را منقلب کرده بود. اما به عنوان یک شهروند کمی که نه خیلی جای تامل و تفکر دارد که این حس را باور کنم یا حس ایشان به عنوان داور برنامه ی سفارشی همآهنگ که از تلویزیون پخش می شود؟؟ به هر حال هر هموطن نکته بینی کاملا منظور بنده را درک خواهد کرد. در هر حال نمایش قابل احترامی می باشد. خدا قوت.