آنچه که جلب توجه می کرد دکور خوب بود. صدا مطلوب و من که ردیف آخر بودم به خوبی متوجه می شدم. اما دیدن صحنه برای ردیف های کناری واقعا سخت است. من هم موافق کسانی هستم که می گویند تماشاگر کمی بلا تکلیف است. هدف انتقام است؟ دلبری از عاشق است؟ تحقیر است؟ چیست؟ کارشناسان روانشناسی اعتقاد دارند هیچ راه مطمئنی برای شناسایی یک متجاوز وجود ندارد. بسیاری از آنها کاملاً عادی، دوستانه، جذاب و غیر تهدیدآمیز به نظر می رسند. یکی فکر می کند قرار عاشقانه داشته و احساس شرم و گناه ندارد و یکی می خواهد به او تفهیم نماید که گناهکار است. به نظرم زن فکر می کند احتمالا خودش رفتاری داشته که باعث شده است مورد آزار قرار بگیرید و خود را شاید سرزنش می کند. در هر حال همین تعارضات دیالوگ های خوبی را بین طرفین رقم می زند. به نظرم موقعیت اجتماعی طرفین نیز موجب گردیده پس از 15 سال بخواهند در مورد یک دوست مشترک و یک خاطره بد، دو همکلاس همدیگر را ببینند. یکی موفق در عرصه هنر و دیگری یک ساقی خرده پا. یک احساس حسادت و حقارت. یکی در حال به دست آوردن شهرت و دیگری در حال افول و زندگی داغون. قطعا همه این موارد باید در جایی خود را بروز دهد و چه بهتر در زمانی که قرار است که جشنواره سینمایی برگزار شود. زخم کاری در لحظه مناسب. به هر حال نمایش خوبی بود و متوجه گذشت زمان نمی شویم. خسته نباشید به همه عوامل.