دیکتاتوری را مترادف واژه هایی چون استبداد، خود کامگی یا تک سالاری می دانند. دیکتاتوری شکلی از حکومت غیردموکراتیک میباشد. دیکتاتوری یعنی غیبت آزادی سیاسی. پس انسان دیکتاتور یعنی انسان مستبد. یکی در جایگاه هیتلر یکی در جایگاه چاپلین. هر دو هم سن می باشند و چاپلین در زمان ساخت فیلم دیکتاتور بزرگ این را متوجه گردید. جنگ جهانی دوم 1939 شروع شد و فیلم دیکتاتور بزرگ 1940 و آن هم زمانی که هنوز شعله جنگ دامان بریتانیا و آمریکا را زیاد نگرفته بود و اساسا جامعه جهانی ظهور نازیسم را برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم بد نمی دانستند. برای دیدن نمایش قطعا باید کمی تاریخ اروپا، سرگذشت چاپلین و نظریات سیاسی را دانست و بعد از نمایش لذت برد. کارگردان سعی نموده در 90 دقیقه به این ابعاد بپردازد. شکل دیکتاتوری در انسان، برشی از زندگی شخصی چاپلین، تراس های دانته و پاک شدن انسان بپردازد. صاحب نظران معتقد هستند پس از فیلم دیکتاتور بزرگ، چاپلین منش سیاسی کمونیستی پیدا کرده، هر چند وی آنرا تکذیب کرد اما در یک سخنرانی در جمع «شورای سراسری دوستان اتحاد شوروی» در شهر لسآنجلس گفته است: «کمونیسم جنبههای مثبت فراوانی دارد. ما میتوانیم از جنبههای خوب آن استفاده کرده و آنها را از جنبههای بد کمونیسم جدا کنیم. در هر حال در دنیای واقعی هیچگاه چاپلین و هیتلر همدیگر را ندیدند و زیبایی هنر در همین می باشد که چنین موضوعی را خلق کنید. چارلی چاپلین گفته: این سرنوشت ما دو تا بود که یکی دنیا را بخنده بندازه و دیگری به گریه، و اگر سرنوشت می خواست کاملا بر عکس می شد.تفاوت تنها یک کلاه بود.
از نظر اجرا من نیز موافق دوستانی هستن که با صدا مشکل داشتند. اما بازی ها روان بود و متوجه گذشت زمان نخواهیم شد و باز هم تاکید دارم ما با یک نمایش خاص تاریخی، فلسفی و سیاسی مواجه هستیم. کلام آخر که در همه گفتگوها به آن اشاره می کنم، تماشاگر محترم فرهنگ آمدن به تاتر را هم فرا بگیرید. پچ پچ، موبایل، زمزمه زیر لبی بخد آزار دهنده می باشد. خسته نباشید به تمامی گروه.