درود🌹گویی این شب ها،تهران،نمایش های بر صحنه اش با شب های پاریس برابری میکنه البته تنها از نظر« کمیت».
در برخورد با این طیف عظیم بایستی از خود پرسید که پس از تماشای یک تیاتر چه چیزی عاید شخص می شه؟آیا مخاطب طرفی از آن نمایش خواهد بست و خط سیر داستان، اکت ها و جملات بازیگر اندیشه ای نهفته داره....یا آنکه فقط گذران وقت بوده و گویی سر او بی کلاه مانده و در پایان هم هیچ...راستی اگر تفکر را از تیاتر بگیریم دیگر چه چیزی برایش باقی می ماند تا به تماشای آن نشست؟در این صورت نمی توان نام تیاتر بر آن نهاد بلکه باید گفت تنها یک دکان برای کاسبانیست که به ضرورت هنر تیاتر در یک جامعه پی نبرده و خواسته یا نا خواسته به بدنه ی هنر و فرهنگ این مملکت لطمه های جبران ناپذیری وارد ساخته اند.
باری،«سگ نگهبان و درختی در باغ»تیاتریست شریف که مهمترین عنصر یعنی اندیشه را داراست.
سپاس بیکران🌹