برای یک بار هم که شده مرا بفهم.
من نمیتوانم دوستت نداشته باشم؛حتی اگر بخواهم،حتی اگر بخواهی...
میدانی،
دریا اگر بخواهد هم نمیتواند ساحل را در آغوش نگیرد...
و آسمان...نمیتواند دامنش را از ستاره ها بپوشاند....
باد ناگریز است از پیچیدن در میان گندم زار...
دیگر هیچ چیز دست من نیست...
برای یک بار هم که شده باور کن؛
باور کن که من نمیتوانم سردی دستانم را در حضور بی حضورت پنهان کنم،
دختر سرسخت قصه هایت کم آورده....
باور
... دیدن ادامه ››
کن.
پ.ن:دلتنگم انچنان که اگر بینمت به کام،خواهم که جاودانه بنالم به دامنت....
پ.ن 2:پوزش از همه دوستان اگر نوشته هایم سیر و موضوعاتی یک دست پیدا کرده است.این روزها حس درونی ام بیشتر حکم میراند تا عقل...
از: مژده